بالاخره فرصت نوشتن پیدا کردم!

یکی از موضوعاتی که همیشه بهش فکر می کردم این بود که آیا میشه برای موفقیت در مسیر کارآفرینی یک نقشه و فرآیند سیستماتیک داشته باشیم یا نه ، واقعیت اینه که از نظر علمی در دنیا در این زمینه دو دیدگاه وجود داره ، یک عده معتقد هستند که برای فرآیند کارآفرینی نمیشه یک مسیر سیستماتیک در نظر گرفت و عده ای دیگر معتقد هستند که میشود این فرآیند را همچون یک کارخانه سیستماتیک در نظر گرفت.
من شخصا معتقد هستم که میشه یک الگوی کلی برای فرآیند کارآفرینی و استارتاپی در نظر گرفت و این الگوی کلی میتونه حاوی گام های منطقی برای جلوگیری از اشتباهات یک استارتاپ و صرفه جویی در منابع اون بشه .
مدتها با این مسئله درگیر بودم ، تا به امروز هم تجربیات خودم رو در زمینه راه اندازی ۲ استارتاپ و مشاوره هایی که به تیم ها میدادم رو مکتوب کردم…و یکسری چک لیست و گام های مهم رو مستند سازی کردم که در جلسات مشاوره به استارتاپ ها بعنوان نسخه ارایه می کردم ( نسخه های دکتر استارتاپ برای استارتاپ ها ).
در این سفر دوم به سیلکون ولی بواسطه حضور در دوره های متعدد ( دوره ۱۰ هفته ای دانشگاه استنفورد ، دوره اش موریا ، دوره مدیریت محصول دیزنی لند و گوگل ) عزمم برای طراحی یک نقشه گام به گام در زمینه کارآفرینی بیشتر شد.آمریکا کشور تفکر سیستمی و سیستم سازی هست ، همه چیز در اینجا در قالب یک سیستم نظامند طراحی شده و فرهنگ قالب مردم پیروی از سیستم های طراحی شده است.
جالبه بدونید که واقعا با پیروی کردن از یکسری الگوی خاص و Best Practice ها میشه جلوی خیلی از اشتباهات رو گرفت. در آمریکا هم استارتاپ ها تقریبا درگیر همین تله هایی هستند که بچه های ایرانی هم هستند ( قبلا در این وبینار و اینجا و اینجا در موردش حسابی نوشتم )
این چند ماه که اونجا بودم ، صبح ها درگیر کارگاه های آموزشی بودم و عصر ها هم روی این نقشه کار می کردم ، نتیجه اش هم شد یک نقشه و الکوی بومی شده، مبتنی بر جدید ترین متدهای استارتاپ ناب !
اصلا خود این الگو خودش یک محصول بود که باید براساس نیازهای بازار توسعه پیدا می کرد ( منظورم نیازهای استارتاپ ها و اکوسیستم استارتاپی ایران هست).واقعیت اینه که بچه های استارتاپی کلی مفاهیم و تکنیک ها رو بلد هستند ( مدعی هستند که همه چیز رو میدانند ) ولی مسئله اصلی اینه که نمیدونن باید این تکنیک ها رو کجا و چگونه و به چه ترتیبی بکار ببرن !
براساس همین نیاز این نقشه طراحی شد ، نقشه ای گام به گام شامل ۵ مرحله :  ( البته این نسخه ۱٫۰ این نقشه هست )

گام ۰ – اعتبارسنجی خود ( Self-Validation ) :

شما قبل از اینکه وارد فرآیند کارآفرینی بشید باید ببینید اصلا این کاره هستین یا نه ، توانمندی هاتون چیه و چه استعدادهایی دارید

گام ۱ – مبانی پایه و اساسی (Foundation ) :

شما به عنوان یک موسس باید مفاهیم پایه ای در زمینه فرآیند کارآفرینی ، تشخیص فرصت و بهره برداری از فرصت ، مفاهیم و فرآیند استارتاپی ، جذب سرمایه و…. رو مسلط باشید.

گام ۲ – ایده پروری (Ideation) :

شما باید بطور سیستماتیک فرصت های بازار رو تشخیص بدید ، ایده پردازی کنید ، و از بین فرصت ها یکی را انتخاب کنید ، و سپس با استفاده از بوم ناب به مدلسازی این ایده بپردازید .

گام ۳- همخوانی مسئله راهکار (Problem – Solution Fit) :

آیا مشکلی که تشخیص دادید و بر روی اون ایده پردازی کردین اصلا ارزش حل کردن داره ، و اینکه آیا راهکار شما راه حل مناسبی برای حل کردن مشکل هست یا خیر ؟

گام ۴- همخوانی محصول و بازار (Product-Market Fit):

 آیا محصول شما در بازار مورد استقبال قرار می گیرد یا خیر ؟ میشه بر روی درآمد آن حساب باز کرد یا نه ؟

گام ۵- رشد (Scale) :

 چطور رشد کنیم و موفق بشویم!

این نقشه طی ۶ ماه طراحی شد و محتوای مربوط به اون آماده شد ، مسئله بعدی این بود که چقدر این نقشه کاربردی است و واکنش اکوسیستم استارتاپی به این نقشه چیه !
من از خود فرآیند معرفی شده در این نقشه برای اعتبارسنجی اش استفاده کردم ( چیزی که از استادم اش موریا درآمریکا یاد گرفتم ).
برای اعتبارسنجی اولیه اون ، به بهانه یک سخنرانی در همایش کسب و کارهای نوپا ، کلیاتی از این نقشه رو معرفی کردم ، که گزارششو اینجا میتونید بخونید . واکنش و نظر مخاطبان برام خیلی جالب بود و منو مصمم کرد که جدی تر روی اعتبارسنجی این نقشه و الگو در ایران کار کنم. که در نوشته های بعدی بیشتر در موردش خواهم نوشت. در اصل ، در قالب این سلسه نوشته ها می خوام بهتون نشون بدم که خودم در عمل چگونه این فرآیند رو به آزمایش گذاشتم.
موفق و پیروز باشید.

مشاهده سرفصل ها و ویدیو های رایگان دوره 

LeanentCover