01

در این سلسله پست ها به بررسی تجربه حضور در فضای عمومی و کارآفرینی آمریکا خواهم پرداخت . لطفا پست ها رو کامل بخونید بعد قضاوت کنید ! ( علاوه بر نکات مثبت ، به نکات منفی آمریکا هم در سلسله پست ها اشاره شده )

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

تجربه حضور در باشگاه ورزشی

در محل اقامتم یک باشگاه ورزشی بسیار معروف بود با نام ۲۴Fitness باشگاهی که ۲۴ ساعته باز بود و انواع خدمات ورزشی را در یکجا برای شما فراهم کرده بود.باشگاه بدنسازی – سالن ایروبیک ، زومبا ، یوگا و…– استخر – سونا – جکوزی – کودکستان ویژه پدر مادر ها که نگران بچه هایشان در زمان ورزش نباشند – سالن بسکتبال – والیبال – رزمی و…

این مجموعه ورزشی در شهر های مختلف چندین شعبه دارد. شیوه پذیرش خیلی جالب است ، یک ماه مجانی ، یک روز مربی رایگان و یک پرتال آموزشی رایگان با کلی ویدیوی آموزشی در زمینه انواع ورزش ها و شیوه های لاغری و چاقی و….چند نکته برام جذاب بود :

هزینه ماهیانه این باشگاه اگر برای یکسال در آن ثبت نام می کردید ، ۳۰ دلار بود بصورت ماهیانه ! این پیشنهادات شگفت انگیز در انواع خدمت در آمریکا بسیار به چشم می آید ، جالب است بدانید که افرادی که کارمند این باشگاه بودند همه جوان ، ولی آشنا به کلیه امور بازاریابی و جذب مشتری بودند ، بحث انواع تکنیک های ارتباط با مشتری را آموزش دیده و به راحتی متقاضیان را با پیشنهادات جالب و و بسته های خدماتی مختلف جذب می کردند.

USA-Gym

 سیستم نرم افزاری ساده جهت ثبت نام  و تخصیص مربی

نکته جالب بعدی این بود ، این باشگاه ۲۴ ساعته باز بود  ! و همه خدمات را بطور کامل ارایه می داد ، ساعت ۶ الی ۸ هم پاتوق موسسین استارتاپ ها و برنامه نویس ها بود ، خیلی جالب بود برام که اینقدر به سلامتی خودشون اهمیت می دادند ( من از وقتی که از آمریکا برگشتم ، وسواس سلامتی گرفتم ) از بس که در آنجا همه به فکر سلامتی ، ورزش ، اینو نخوریم ارگانیک نیست ، مواد نگهدارنده نداشته باشه و…

نکته  بعدی ، تولید محتوای دیجیتالی عظیمی بود که این مجموعه در زمینه آموزش ورزشهای مختلف تولید کرده بود ، در هنگام پذیرش روی این نکته مانور می دادند که شما با عضویت سالانه ، به این محتوای آموزشی ویدیویی دسترسی خواهید داشت ، فرض کنید ۶۰۰ ویدیوی ۲ دقیقه ای ، در زمینه های محتلف ورزشی ، کار با دستگاه ، لاغری ، چاقی و…که به محض عضویت روزانه برای شما از طریق ایمیل ارسال میشد ، ترکیب و تاکید روی محتوا و خدمات آنلاین در کنار این کسب و کار برام خیلی جالب بود!

نکته مهم بعدی : ممنوع بودن عکس برداری در داخل باشگاه بود ، یعنی شما حق نداشتی در داخل باشگاه با موبایلت عکس بگیری

جالبه بدونید که در سیستم مدیریتیشون از Kanban  استفاده می کردن که برام خیلی جالب بود ( اینکه کانبان چیه ، رو از اینجا بخونید و یه تحقیقی بکنید بد نیست ، ما در پروژه های استارتاپی معمولا از اسکرام استفاده می کنیم )

جالبه بدونید که سالن هایی در این مجموعه قرار داره که یک سری LCD بسیار بزرگ داره و به شما بصورت مجازی آموزش و تمرینات ورزشی رو میده . مثلا فرض کنید شما وارد سالن زومبا می شوید و مربی زومبا در آن ساعت حضور ندارد ، می توانید از طریق سیستم کامپیوتری ، نوع تمرین درخواستی خودتون رو انتخاب کنید ، مثلا لاغری ، بعد از تایید ، ویدیویی جهت تمرینان در سالن با توضیحات کافی برای شما پخش می شود و شما می توانید تمرینات را دنبال کنید.این نکته برای من خیلی کاربردی بود ، چون من معمولا صبح ها می رفتم و خلوت بود و بدون حضور استاد تمرین می کردم.

هر هفته نیز برای شما یک مجموعه ویدیوی آموزشی از تمرینات تکمیلی و نکاتی در مورد ورزش ارسال میشه که خیلی کاربردیه.

در این باشگاه یک رادیو محلی هم وجود داره که موزیک های ورزشی پخش می کنه ، تمامی دستگاه ها قابلیت اتصال به این رادیوی محلی رو دارند ، از طرفی دستگاه های ورزشی قابلیت اتصال به فلش و پخش فایل های صوتی شخصی را دارند.و شما میتوانستید مجموعه موزیک دلخواه خودتونو در فلش بریزید و بیاورید و به دستگاه ورزشی وصل کنید و در حین ورزش موزیک یا فایل های صوتی مورد علاقه خودتان را گوش بدهید.

در کل این مجموعه عظیم ، پر بود از ایده های جدید در حوزه کسب و کار های مرتبط با ورزش!

 

تجربه بیمارستان

بواسطه مریضی یکی از اقوام ، پای من به بیمارستان باز شد ، آن هم بخش اورژانس ! ورودی اورژانس فرقی با اورژانس های ایران خیلی نداشت ! یک سری صندلی برای همراهان بیماران اورژانسی ، و یک سری کیوسک برای پذیرش!اینجا هم همه خوش رو و خوش برخورد و با حوصله بودند ! تقریبا دو روزی در این بیمارستان در بخش اورژانس جهت مراقبت ازاین عزیز ، در بیمارستان زندگی کردم!

همه چیز روی نظم است ، سیستم بسیار منظم و همه وظیفه شناس هستند ! نیازی نیست نگران تمام شدن سرم باشی ، نیازی نیست دوان دوان به دنبال پرستار باشی. برای هر اتاق اورژانس یک پرستار اختصاصی ، تخصیص داده شده است. او سیستمی کامپیوتری دارد که کل نتایج آزمایشات ، تجویز های پزشک ، برنامه درمان و…. در آن وجود دارد . این سیستم متحرک است.

USA-Hospital 1USA-Hospital 2

در آمریکا یک نکته جالب دیگری که باز به چشم می آمد ، وجود سیستم های کامپیوتری ساده و لی کاربردی بود ، جالبی این بود که همه به این سیستم ها متعهد بودند و از آنها استفاده می کردند ، شده یک فایل اکسل ساده ، ولی در عمل از آن استفاده می کردند ، تصاویری از محیط های نرم افزاری این سیستم ها را در ادامه آورده ام که شاید شما با دیدن آنها بگویید چقدر ظاهر مسخره ای دارند و یا مثلا از نظر تجربه کاربری نقطه ضعف های زیادی دارد ، بله من هم با شما هم نظر هستم ، ولی از همین سیستم ساده نهایت استفاده را می کنند و همه به آنها متعهد هستند !

شاید شما بعنوان طراح با دیدن این تصویر شوکه بشوید که این چه نرم افزاری است ، اینجا آمریکاست ، پس کو تجربه کاربری ؟ چه شد ؟ ( اینها ایده آل گرا نیستند ولی متعهد به سیستم های ساده خودشان هستند )

 

اینجا اینترنت رایگان در اختیار شماست ، بعنوان همراه یک بیمار می توانید به اینترنت وصل شوید ، شماره اتاق و تخت را بعنوان نام کاربری و کلمه عبور می زنید و وارد می شوید.

موارد مهم ، به زبان های مختلف در قالب یک دفترچه در اختیار بیمار و همراهش قرار می گیرد. مثلا اگر درد دارید ، میتوانید تصویر مربوطه را به پرستار نشان دهید ، نیازی به مترجم نیست. این برگه خیلی جالب بود ، زبان هایی که در این برگه جهت درک بیمار ارایه شده بود ، زبان فارسی ، اسپانیایی ، چینی و هندی و طبیعتا انگلیسی بود .

جالب است بدانید که زبان اسپانیایی و فارسی بعد از زبان انگلیسی اینجا خیلی مرسوم است ، برای همین در دفترچه های راهنما ، دفاتر پستی ، بانک ها و… معمولا علامت های راهنما و توضیحات به چند زبان ارایه می شوند.

بیمار را برای انجام سی تی اسکن به اتاق مربوطه بردیم ، در آنجا باید یک سری دستورات را از اتاق فرمان به شخصی که در دستگاه قرار دارد ، بدهند و شخص آنها را اجرا کند ، جالب است بدانید که فایل های صوتی به زبان فارسی در سیستم مربوطه در نظر گرفته شده بود و اوپراتور این فایل ها را بسته به نیاز خود برای بیمار پخش می کرد و بیمار دستور مربوطه را اجرا می کرد.

بنده در بیمارستان در حال مطالعه کتاب استاد اش موریا  بودم و شب شد ، پرستار آمد و پرسید ، آیا شما شب را میخواهید اینجا بخوابید ، گفتم بله ! گفت خیلی هم خوب و رفت.

دقایقی بعد با یک صندلی کاناپه مانند که تبدیل به تخت می شد آمد ! واقعا سورپرایز شدم ! تخت بیمار را جابجا کرد و این صندلی تخت شو را کنار تخت بیمار قرار داد ! واقعا باورم نمی شد ! هیچ وظیفه ای  برای انجام این کار نداشتند ! اصلا دلیلی نداشت که این کار را انجام بدهند ! ولی خوب انجام دادند ! و من شگفت زده شدم.

USA Hospital 4

اتفاق عجیب تر این بود که این پرستار ،از بخش پرستاران برای من غذا هم آورد ! واقعیت این است که در اینجا خیلی رسم نیست که کسی تا صبح بالای سر بیمارش بایستند ! ولی خوب ، ما ایرانی ها حس دیگری داریم ، نگرانیم !

یکی از اتفاقات جالب دیگر این بود که شب خوابیده بودم ، تخت ما نزدیک در خروجی اتاق بود و نور راهرو به داخل می افتاد ، برای تخت هر مریض یک پرده در نظر گرفته شده بود که با کشیدن آن نور دیگر او را اذیت نمی کرد. در مورد من ، که صندلی برایم آورد بودند ، پرده ای در کار نبود که نور مرا اذیت نکند ، نیمه های شب بیدار شدم دیدم پرستار پرده را به جعبه ای که به دیوار بود ، وصل کرده تا نور مرا اذیت نکند !مهربانی و دلسوزی این افراد واقعا جای تعجب و حیرت داشت.

USA Hospital 5

نکته جالب دیگر  این بود که برای هر کاری که می خواستند بر روی مریض انجام بدهند ، باید کاملا بیمار رو مطلع می کردند ! مثلا نمونه برداری از خون : حتما به بیمار باید توضیح می دادند که مثلا : ما الان قصد داریم که از شما خون بگیریم ، این فرآیند رو برای آزمایشات تکمیلی انجام میدیم، میزان خونی که از شما گرفته می شود مثلا ۲۰ سی سی است . آیا شما موافق هستید ؟ همه کارها باید با اطلاع بیمار انجام می شد!

USA Hospital 3

 

لوازم مصرفی جهت نمونه برداری مغز استخوان با برند JAMSHIDI

USA Hospital 6

یک بورد جالب جهت تشریح وضعیت مریض ( این بورد بالای هر تخت نصب شده بود )

بسیار خوب ، این هم این بخش از سفرنامه ، این روزها درگیر تولید یک محتوای آموزشی خیلی کاربردی هستم ، ویدیو های جدید در راه است.