اوکی ،وقتش رسیده که یک گزارش تصویری از تجربه شرکت در اولین رویداد استارتاپ ویکند رو برای تمامی کسانی که قصد شرکت در این رویداد رو دارند به اشتراک بگذارم.فقط شاید این سئوال پیش بیاد که چرا اینقدر دیر.بله تقریبا یک سال از برگزاری اولین رویداد استارتاپ ویکند میگذره ،خوشبختانه این رویداد به تازگی در چندین شهر دیگر غیر از تهران هم قراره برگزار بشه مثل اصفهان ،مشهد و… به امید برگزاری اون در تمام ایران.

فکر کردم اگر یک نفراز شرکت کنندگان یک تجربه واقعی و مصور از این رویداد رو ارایه بده شاید شرکت کنندگان با جنبه های مختلف این رویداد بیشتر آشنا بشن و ترغیت بشن که در این رویداد شرکت کنند و این تجربه منحصر بفرد رو از نزدیک لمس کنن!لذا از اونجایی که این رویداد به تجربه کردنش می ارزه تصمیم گرفتم یک سری پست پیرامون استارتاپ ویکند بنویسم که امیدوارم مفید واقع بشه!

دکتر استارتاپ کیست!

جالبه بدونید که من شخصا عاشق کارآرفرینی و تبدیل ایده به محصول هستم،عاشق یادگیری در زمینه کارآفرینی !از نظر تست های روانشناسی و کارآفرینی ،شخصیت من کارآفرینی سریالی است ، مدیرعامل شرکت ایده پردازن هستم که کارش تبدیل ایده به محصولات تجاری است ، یکی از موسسان استارتاپ آوابوک هستم و اکنون هم در حال راه اندازی چند استارتاپ دیگه !دو تافوق لیسانس دارم یکی در زمینه تجارت الکترونیک و دیگری در زمینه کارآفرینی ،گرایش فناوری! اخیرا هم بعنوان داور رویداد استارتاپ ویکند بیرجند و اصفهان نیز دعوت شده ام.عاشق آشپزی هستم و به نظرم دوتا کار در دنیا است که باعث تقویت خلاقیت میشه ،یکیش آشپزیه و دیگری برنامه نویسی مخصوصا با رویکرد راه اندازی استارتاپ است!

بگذریم….

 با اینکه کاملا با این رویداد( استارتاپ ویکند ) آشنا بودم و تمامی جنبه های اون رو میشناختم دوست داشتم ببینم این رویداد در ایران با چه کیفیتی برگزار میشه،لذا تصمیم گرفتم که بعنوان شرکت کننده در عمل در این رویداد شرکت کنم و همه آموزش ها و تجربه ها رو از نزدیک لمس کنم!برای همین از دو نفر از اعضای تیمم خواستم که اونها هم در این رویداد شرکت کنند…ما در مشهد مستقر بودیم و از اونجایی که این رویداد در تهران برگزار میشد…یه کمی بچه ها مردد بودن که شرکت کنند یا نه…ولی متقاعدشون کردم که بیان…ثبت نام رو انجام دادیم و به محض اینکه ثبت نام رو انجام دادیم با ما تماس گرفتن و گفتند که ثبت نام و پرداخت پول با موفقیت انجام شده…از همین اول سورپرایز شدیم…خلاصه برنامه ریزی کردیم بلیط ها و مکان اقامت رو هماهنگ کردیم و عازم تهران شدیم…تو راه کلی در مورد اینکه چه ایده ای رو مطرح کنیم ،چه ایده ای رو مطرح نکنیم واینکه سطح برنامه نویسی تهران چطوره و …صحبت کردیم…فرصت خوبی بود که کمی ایده پردازی کنیم….

رسیدیم تهران ،یه استراحتی کردیم و رفتیم به  محل برگزاری رویداد!در محل رویداد تابلو هایی برای راهنمایی شرکت کنندگان برای هدایت آنها به محل برگزاری رویداد نصب شده بود.

1

وارد محل برگزاری شدیم! خیلی منظم عملیات Registration  انجام شد و کارت هاو پک مربوط به شرکت کنندگان رو دریافت کردیم و وارد سالن کنفرانس شدیم.

2

داخل پک یه برگه رای گیری و برنامه زمانبندی رویداد ارایه شده بود.

3

ما کمی زود تر از موعد رسیده بودیم ، برای همین هنوز سالن خالی بود ، تصمیم گرفتم برم بیرون  یه چرخی بزنم که با اولین سورپرایز مواجه شدم!

4

حامد ذقاقی

دوست دوران دبیرستانم که مدت ها بود همو ندیده بودیم ، اصلا فکر نمیکردم بعد از ۱۰ سال همو اینجا ببینیم، من و حامد در GW Basic  کد نویسی می کردیم! چه روزهایی که در دبیرستان سر الگوریتم های مختلف با هم حسابی بحث می کردیم،یادش بخیر…پسر ،اصلا فکر نمیکردم اونو اونجا ببینیم! حامد هم کلا با دیدن من تعجب کرد ! حامد تنها در رویداد شرکت کرده بود ، پس  به ما ملحق شد و نشستیم تا سالن پر بشه!

سورپریز دوم مسیح کریمان بود ، مسیح هم از اصفهان در رویداد شرکت کرده بود،یه فعال در حوزه برندینگ!

3.1

نکته آموزنده : یکی از مزیت های شرکت در رویداد هایی مثل استارتاپ ویکند ، توسعه و تقویت شبکه اجتماعی است!این ویژگی منحصربفرد این رویداد واقعا مهم است ، امروزه سرمایه اجتماعی ،سرمایه ای پنهان و بسیار مهم است ،جالبه بدونید یکی از عوامل موفقیت کارآفرینان در دنیا سرمایه اجتماعی عظیم آنهاست!

طبق معمول هر رویداد وسمیناری یکسری افراد دعوت شده بودند که سخنرانی هایی رو ارایه کردند ، سخنرانی ها نسبتا خوب ،ولی کمی خسته کننده ،ولی نکات زیادی رو در بر داشت .

5

بعد از ارایه سخنرانی ها رسیدیم به  ارایه ایده ها،آقای ملایری در مورد نحوه ارایه ایده و زمان اون توضیح دادن،طبق روال رویداد استارتاپ ویکند باید ایده ها در یک دقیقه توضیح داده بشن!

6

صف ایده ها شکل گرفت و همه کلی هیجان داشتند که ایده هاشونو مطرح کنن ، یه عده داشتن روی کاغذ می نوشتن و یه عده داشتن  ایده هاشونو مرور می کردند…خیلی جالب بود صف ایده ها علیرغم تصور من خیلی طولانی بود ،منو حامد هم تو صف ایستاده بودیم منتظر بودیم نوبتمون بشه!

بالاخره نوبت ما شد و رفتیم بالا و ایده خودم رو که در مورد یک سیستم شبکه اجتماعی بود ارایه دادم ، تجربه جالبی بود،سعی کردم در یک دقیقه اول خودمو معرفی کنم ، یه توضیح مختصری در مورد عصاره ایده و در نهایت هم توضیحی در مورد اینکه به چه افرادی نیازدارم بدم ! حضار هم به اینکه من مدرک آشپزی داشتم کلی خندیدن!

7

ایده های خیلی زیادی اونجا ارایه شد ،جالبه !یه قانونی در دنیای کارآفرینی و خلاقیت و نوآوری هست که من شخصا خیلی بهش اعتقاد دارم و همیشه سر کلاسام مطرحش می کنم اونم اینه :

قانون طلایی ایده پردازی: زمانی که یک ایده به ذهن شما رسید ، کرنومت خودتونو روشن کنید ،چون قطعا این ایده در همون زمان و در مکانی دیگر به ذهن سایرین نیز رسیده است ،مگر ایده ها چگونه به ذهم افراد میرسند ، افراد در شرایطی قرار می گیرند که نیاز و مشکلی را درک می کنند و ایده ای برای رفع آن مشکل بر اساس تجربه و دانششان به ذهنشان میرسد. قطعا بدانید که حداقل یک نفر دیگر ممکن است که در شرایط مشابهی مثل شما قرار بگیرند و این ایده به ذهنش برسد ، پس خیلی خوشحال نشوید که ایده ای به ذهنتان رسیده و شما تنها کسی هستید که این ایده را دارید ،نگران باشید و سریع دست بکار شوید !

بر اساس این قانون بسیاری از ایده هایی که داشتم توسط خیلی ها اونجا مطرح شد و بسیاری از ایدهایی که مطرح شد هم قبلا پیاده سازی شده بودند و صاحبان ایده از آنها مطلع نبودند .برام خیلی جالب بود!

یه قانون طلایی دیگه ( البته این قانون مربوط به خودم میشه ، دوست داشتید قبولش کنید ) : هیچ کس به اندازه شما عاشق ایده شما نیست ، پس کسی که میتونه با انرژی ایده را پیاده سازی کنه خود شما هستید ، کپی کاران خیلی نمی توانند توفیق داشته باشند ! پس با جرات ایده هایتان را مطرح کنید و با رجوع به قانون طلایی ایده پردازی ،زود اقدام کنید ،تا زود بازار را تسخیر کنید .

بعد ازاینکه ایده ها کامل معرفی شد ، نوبت به پذیرایی و رای گیری ایده ها رسید ، همه شرکت کنندگان در سالن پذیرایی جمع شده بودند و داشتن در مورد ایده هاشون با هم دیگه صحبت میکردن.

8

عوامل اجرایی استارتاپ ویکند هم لیست ایده ها به همراه خلاصه آنها رو روی دیوار نصب میکردند تا شرکت کنندگان آنها را مرور کنند و به ایده ها رای بدن!

9

10

ما هم با کلی سرو کله زدن با صاحبان ایده ،رای خودمون رو نوشتیم و ارایه دادیم!

11

13

12

نکته جالب توجه ،تکنیک هایی بودکه صاحبان ایده برای جذب رای استفاده می کردند! یک متافور خیلی جالب از دنیای واقعی، عده ای جنجالی عمل می کنند و عده ای دیگر آرام ….

بعد از اتمام رای گیری همه به سالن برگشتیم و تیم داوری استارتاپ ویکند هم مشغول شمردن رای ها شدن ، در این زمان نتایج ایده ها بر اساس میزان رای شرکت کنندگان توسط آقای ملایری اعلام شد!

ایده حامد جز ایده های برتر شناخته شد ! ایده دیوار شهر ! کلی با هم خندیدیم ،خیلی تعجب کردیم!جالب تر از همه این بود که یکسری ایده ها بودن که من شخصا احتمال میدادم بیشترین رای رو بیارن ،ولی خوب این اتفاق نیافتاد، پس اصلا در مورد اینکه ایده ای رای نیاورد ناراحت نشید ،چون هدف در این رویداد تشکیل گروه ،کار تیمی و آموزه های کارآفرینی در محیطی عملیاتی است.

البته این امکان توسط برگزار کنندگان رویداد فراهم شده بود که اگر کسانی فکر میکنند که ایده شان بهتر از ایده های رای آورده شده است می توانند تیم تشکیل دهند و بر روی آنها در قالب تیم های کوچک کار کنند!بعد از اعلام نتایج ،وقت تشکیل تیم رسید! به هر تیم فضایی در سالن اصلی تخصیص داده شده بود که صاحبان ده ایده منتخب اعضای تیم  خودشونو انتخاب کنند !اینجا بود که صاحبان ایده ها تمامی تلاش خودشونو برای تشکیل یک تیم قوی می کردند …خیلی جالب و تاثیر گذار بود.

14.1 Talash barae jazb rae

حامد و من و سایر بچه ها هم برای ایده دیوار شهر تبلیغ می کردیم و تونستیم اعضای مورد نیاز تیمون رو جذب کنیم:اینم لیست اعضای تیم ما بودند که حامد زحمتش رو کشید !

14

بعدش هم رفتیم شام ،خیلی گرسنه بودیم و شام انصافا چسبید!

16

17

15

با بچه های تیم شروع به غذا خوردن کردیم و کلی گپ زدیم!

18

19

20

تقریبا یخ بچه ها باز شده بود و در مورد رویداد ،اینکه خوبه ،بده ،چی می خواهد بشه و… صحبت کردیم.قول و قرارامونو گذاشتیم که فردا چه کنیم…شب اول به پایان رسید.

روز دوم

صبح روز بعد ،سریع و پر انرژی در محل برگزاری رویداد حاضر شدیم!خیلی جالب بود من فکر کردیم که خیلی زود رسیدیم و جالب بود که افراد زیاد دیگه ای هم بودن که زودتر از ما رسیده بودن،

21 (1)

21 (2)

خوب ،برنامه این بود که اول صبحانه روبزنیم ! اونم چه صبحانه ای، در حین خوردن صبحانه بودیم که اعضای تیم یکی ،یکی اضافه شدن !

22 (2)

22 (1)

بعد از صبحانه یه توضیحات مقدماتی توسط آقای کریس جان در مورد اینکه کلا باید چه کاری رو انجام بدیم ارایه شد و ما رو هدایت کردن به اتاقمون!

23

با تیم دیوار شهر در اتاقمون مستقر شدیم!

24

همه بچه ها خودشونو معرفی کردن و از تخصص هاشون و اینکه دوست دارن در کدام قسمت کارکنن صحبت کردیم!

در هر طبقه هم راهنمایی نصب شده بود که روال های کلی کار و راهنمایی هایی رو برای کارکردن روی ایده ها نشون میداد، از بچه ها خواستم که بیایند و این موارد رو با هم مرور کنیم.

25

تصمیم گرفتیم در مرحله اول ،Brain Dumping رو انجام بدیم ،هر چی در مورد ایده  دبوار شهر داشتیم رو در قالب یک جلسه طوفان مغزی با کمک بچه ها ریختیم بیرون!

26

حامد هم که صاحب ایده بود در نهایت نظراتش رو در مورد ایده دیوار شهر داد وبه یک جمع بندی کلی از ایده رسیدیم!

27

در همین زمان بود که امیر مهرانی بعنوان مربی استارتاپ ویکند وارد اتاق تیم ما شد و نکاتی رو در زمینه کار تیمی،تشکیل گروه به ما ارایه داد ،شخصا از خوانندگان مطالب وبلاگ TheCoach.ir هستم، خیلی از امیر مهرانی خوشم میاد ،اونجا اولین ملاقات حضوری ما بود ! ( نکته مهم : حتما وبلاگ امیر مهرانی رو مطالعه کنید ،مطالب ارزشمندی در زمینه کارتیمی و توسعه فردی در اون ارایه شده )

28

آقا ، بعد از رفتن جناب مهرانی ،ما هی اومدیم کار کنیم هی مربیا اومدن !

29 (1)

هی اومدیم کار کنیم ،هی مربیا اومدن

29 (2)

خیلی تمرکزمون بهم میریخت ولی انصافا نکات جالبی رو ارایه میدادند و گوشزد می کردند!

29 (4)

29 (5)

29

حامد کمی نگران بود !

30

بالاخره تا ظهر ما تونستیم یه قسمت هایی از مدل کسب و کار دیوار شهر رو آماده کنیم.

31 (2)

جلسه اسپرینت رو برگزار کنیم و تسک ها را بشکنیم و بورد اسکرام رو راه اندازی کنیم

31 (1)

31 (3)

حالا وقت نهار شده بود !

32

رفتیم در سالن پذیرایی ، صفی بود….چه صفی… ، همه داشتن در مورد ایدهاشون صحبت می کردن ، سوژه های باحالی هم اونجا بود ، آقا من شخصا از یک شخصیت خیلی حال کردم که عکسشو روزبه به سختی گرفت .

33

بدون شرح!

35

آقا بچه ها نهار رو ترکوندن

34

تصاویری از نهار با شکوه استارتاپ ویکند !

36 (1)

بعد از خوردن نهار ، کمی خواب آلود شدیم ، برای همین تصمیم گرفتیم با اعضای تیم یه تفریحی داشته باشیم،در یکی از طبقات مکان برگزاری استارتاپ ویکند یه فضای باز بود که حسابی اونجا سرحال اومدیم!

37 (2)

37 (3)

37 (4)

37 (1)

بعد از استراحت ،حسابی شارژ شدیم و برگشتیم به اتاقمون و شروع کردیم به کارکردن روی پروژه!

38 (1)

38 (2)

نکته مهم :

یکی از نکات مهم در استارتاپ ویکند و کلا راه اندازی یک محصول Customer Validation  و ساخت یک MVP هست! داوران استارتاپ ویکند این نکته برایشان خیلی مهم است که شما چه اقداماتی برای کسب اطلاعات از مشتریان احتمالی ایده تان انجام داده اید.

من ایده ای به ذهنم رسید که با بچه ها مطرحش کردم ، ایده این بود که یک MVP فیزیکی بجای یک MVP نرم افزاری درست کنیم تاواکنش افراد مختلف رو در مورد ایده ببینیم! برای همین با هم فکری اعضای تیم این  ایده رو پرورش دادیم ، نیاز به یک سری لوازم التحریر داشتیم ،مقوا ،ماژیک،چسب و… چند تا از بچه های تیم سریع رفتند و ملزومات رو تهیه کردن ، مسئله مهم بعدی این بود که این MVP رو کجا نصب کنیم تا بیشترین بازدید و فیدبک رو داشته باشیم !پیشنهاد دادم در سالن غذا خوری و کلیدی ترین قسمتی که همه مجبور به عبور از آنجا بودن MVP رو برپا کنیم، یک ساعت قبل از سرو غذا ، با کسب اجازه از تیم اجرایی استارتاپ ویکند و با هماهنیگی مدیر سالن پذیرایی MVP را دقیقا در کلیدی ترین محل ، یعنی محل تشکیل صف غذا برپا کردیم.

محل عالی بود ! عالی!

39 (1)

39 (2)

39 (3)

39 (4)

39 (5)

40

خوب وقت شام رسیده بود ،همه سورپرایز شده بودن و کلی هیجان در محیط ایجاد شد ، تقریبا همه  MVP مارو دیدن وعده ای هم در نظرسنجی ما شرکت کردند !یه عده Business Card هاشونو به دیوار شهر چسبوندن ،یه عده روی Business Card همدیگه خط می کشیدن،خلاصه شورو هیجانی بود که محیط رو فرا گرفت و ایده دیوار شهر برای همه ملموس شد ! ( به سادگی برند سازی کردیم)

41 (1)

41 (2)

41 (3)

41 (4)

41 (5)

41 (6)

41 (7)

با این کار تیممون کلی  فیدبک جالب گرفت و تغییراتی قرار شد در ایده ایجاد کنیم!اینم تصویر دیوار شهر بعد از انجام عملیات Customer Validation!

41.1

بعد از انجام این کار یک سری از مربیان جلسه تخصصی بابت ایده ما گذاشتند و راهنمایی های جالبی رو ارایه دادند

42

امروز خیلی روز خوبی بود ، مخصوصا اجرا و نصب MVP کلی به تیم انرژی داد ، یکمی نگران فردا بودیم چون کلی کار مونده بود که باید انجام بدیم!

روز سوم

روز سوم رسید ، متاسفانه چون کلی کار داشتیم نتونستیم گام به گام از اتفاقای این روز عکس بگیریم،چون همه درگیر کار بودیم!بعد از صبحانه ، یک جلسه آموزشی در مورد کارهایی که باید امروز انجام میدادیم توسط کریس جان برگزار شد !

52 (1)

52 (2)

 بعد از این جلسه همه سریع رفتیم به اتاق تیم و یه جلسه سریع Standup Meeting گذاشتیم و هر کسی رفت سر کار خودش!

53 (1)

53 (2)

تا اومدیم کار رو شروع کنیم ، منتور ها جهت ارایه راهنمایی هاشون اومدن!

54

تقریبا استرس تیم زیاد شده بود ، بچه ها یک MVP  نزم افزاری هم آماده کرده بودن که یکسری از ایده های دیوار شهر رو تحت وب نشون میداد!

تقریبا قبل از نهار شروع کردیم به آماده کردن Presentation!

نکته مهم : توجه کنید که وقت کم نیارید ، این خیلی مهمه که ارایه رو بصورت بسیار بهینه و درست انجام بدید !باید بتونید تمامی دستاورد های تیمتون رو به بهترین نحو ارایه بدین!

یادم هست که اون روز سالن پذیرایی غذا خیلی خلوت بود چون همه وقت کم آورده بودن و تصمیم گرفته بودن بی خیال نهار بشن!Presentation رو آماده کردیم و یک بار برای هم دیگه بصورت آزمایشی ارایه رو اجرا کردیم ، قرار شد که یک نفر پرزنتیشن رو ارایه بده و بقیه هم در صورتی که سئوالات داور ها پیچیده بود به ارایه دهنده کمک کنن! به شما هم پیشنهاد میدم که اگر در این رویداد شرکت کردید در روز ارایه دقیقا همین کار رو انجام بدید!

بله بالاخره زمان ارایه فرا رسید ،ترتیب ارایه تیم ها از سوی آقای ملایری اعلام شد ، ما یک بدشانسی آوردیم و اون این بود که سیستمی که  روی اون فایل ارایه بود دچار مشکل شد  و نوبت ما تغییر کرد ، همه بچه ها استرس داشتن و نگران بودیم…یک فرصت دیگه به ما داده شد و دوباره رفتیم روی سن و ارایه رو انجام دادیم ،و ارایه نسبتا موفق بود ، ویدیو این ارایه رو در اینجا می تونید ببینید.

یادتون باشه در ارایه باید کلیه دستاورد های تیم رو در مدت این ۵۴ ساعت خوب به تصویر بکشید و مدل کسب و کارتون رو خوب طراحی و ارایه کنید… معیارهای مهمی در داوری هست که در پست هایی جداگانه در روزهای آینده ارایه میدم !

داور ها و مربیان از ایده MVP فیزیکی ما خیلی خوششون آمده بود ولی خوب ایراداتی به کل ایده وارد شد  و داور ها به دنبال ارزش ایجاد شده از سوی این ایده و نحوه درآمد زایی اون داشتند ،تا جاییکه تونستیم موارد رو به اونها توضیح دادیم !

من ساعت ۹ پرواز داشتم و باید بر می گشتم به مشهد ،بلیطم رو اینترنتی گرفته بودم و پرینتش رو نداشتم ،حامد اینقدر نگران پروژه بود که حتی پرینترش رو هم با خودش به محل برگزاری رویداد آورده بود ،این خیلی منو تحت تاثیر قرار داد، همه چیز همراهش بود ،بالاخره این پرینتر بدرد ما خورد و من تونستم بلیطم رو باهاش پرینت بگیرم!

55

به ناچار محل برگزاری رو ترک کردم و به سمت فرودگاه حرکت کردم ، بچه های تیم هم لحظه به لحظه گزارش ارایه ها رو میدادن ، و در نهایت نتایج داوری اعلام شد و ما برنده نشدیم !

بله برنده نشدیم ،مهم نبود اصلا ، چون هدف یه چیز دیگه بود .

بطور کلی از شرکت در این رویداد و نحوه برگزاری اون راضی بودم ، تجربه های جدید ، افراد جدید ، ایده های جدید و همه و همه مواردی بودند که در این رویداد نصیب تیم ما شد.اینکه یک تیم پر شور و با نشاط درحال تشکیل و راه اندازی اکوسیستم استارتاپی در ایران هستند بسیار خوشحالم .هم اکنون تقریبا یک سالی هست که از برگزاری این رویداد میگذره،دوستی ما با آقای ملایری ،شایان شلیله ، ناصر غانم زاده عزیز و بسیاری از مربیان و منتور های دیگه مهمترین دستاورد حضور در این رویداد بوده است.

به همه افراد علاقه مند و دوستار کارآفرینی پبشنهاد میکنم حتی برای یکبار هم که شده در این رویداد شرکت کنند، من خودم دوره های زیادی در زمینه کارآفرینی دیدم و این دوره ها و روشها را تدریس هم میکنم ،ولی باز هم بعنوان یک شرکت کننده در این رویداد شرکت کردم و باز هم نکات آموزنده و جالب زیادی برام در برداشت.

امیدوارم این گزارش تصویری بتونه نقشی در راستای بهبود اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی ایران داشته باشه ،منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستم!