در این سلسله پست ها به بررسی تجربه حضور در فضای عمومی و کارآفرینی آمریکا خواهم پرداخت . لطفا پست ها رو کامل بخونید بعد قضاوت کنید ! ( علاوه بر نکات مثبت ، به نکات منفی آمریکا هم در سلسله پست ها اشاره شده )
تجربه حضور در باشگاه ورزشی
در محل اقامتم یک باشگاه ورزشی بسیار معروف بود با نام ۲۴Fitness باشگاهی که ۲۴ ساعته باز بود و انواع خدمات ورزشی را در یکجا برای شما فراهم کرده بود.باشگاه بدنسازی – سالن ایروبیک ، زومبا ، یوگا و…– استخر – سونا – جکوزی – کودکستان ویژه پدر مادر ها که نگران بچه هایشان در زمان ورزش نباشند – سالن بسکتبال – والیبال – رزمی و…
این مجموعه ورزشی در شهر های مختلف چندین شعبه دارد. شیوه پذیرش خیلی جالب است ، یک ماه مجانی ، یک روز مربی رایگان و یک پرتال آموزشی رایگان با کلی ویدیوی آموزشی در زمینه انواع ورزش ها و شیوه های لاغری و چاقی و….چند نکته برام جذاب بود :
هزینه ماهیانه این باشگاه اگر برای یکسال در آن ثبت نام می کردید ، ۳۰ دلار بود بصورت ماهیانه ! این پیشنهادات شگفت انگیز در انواع خدمت در آمریکا بسیار به چشم می آید ، جالب است بدانید که افرادی که کارمند این باشگاه بودند همه جوان ، ولی آشنا به کلیه امور بازاریابی و جذب مشتری بودند ، بحث انواع تکنیک های ارتباط با مشتری را آموزش دیده و به راحتی متقاضیان را با پیشنهادات جالب و و بسته های خدماتی مختلف جذب می کردند.
سیستم نرم افزاری ساده جهت ثبت نام و تخصیص مربی
نکته جالب بعدی این بود ، این باشگاه ۲۴ ساعته باز بود ! و همه خدمات را بطور کامل ارایه می داد ، ساعت ۶ الی ۸ هم پاتوق موسسین استارتاپ ها و برنامه نویس ها بود ، خیلی جالب بود برام که اینقدر به سلامتی خودشون اهمیت می دادند ( من از وقتی که از آمریکا برگشتم ، وسواس سلامتی گرفتم ) از بس که در آنجا همه به فکر سلامتی ، ورزش ، اینو نخوریم ارگانیک نیست ، مواد نگهدارنده نداشته باشه و…
نکته بعدی ، تولید محتوای دیجیتالی عظیمی بود که این مجموعه در زمینه آموزش ورزشهای مختلف تولید کرده بود ، در هنگام پذیرش روی این نکته مانور می دادند که شما با عضویت سالانه ، به این محتوای آموزشی ویدیویی دسترسی خواهید داشت ، فرض کنید ۶۰۰ ویدیوی ۲ دقیقه ای ، در زمینه های محتلف ورزشی ، کار با دستگاه ، لاغری ، چاقی و…که به محض عضویت روزانه برای شما از طریق ایمیل ارسال میشد ، ترکیب و تاکید روی محتوا و خدمات آنلاین در کنار این کسب و کار برام خیلی جالب بود!
نکته مهم بعدی : ممنوع بودن عکس برداری در داخل باشگاه بود ، یعنی شما حق نداشتی در داخل باشگاه با موبایلت عکس بگیری
جالبه بدونید که در سیستم مدیریتیشون از Kanban استفاده می کردن که برام خیلی جالب بود ( اینکه کانبان چیه ، رو از اینجا بخونید و یه تحقیقی بکنید بد نیست ، ما در پروژه های استارتاپی معمولا از اسکرام استفاده می کنیم )
جالبه بدونید که سالن هایی در این مجموعه قرار داره که یک سری LCD بسیار بزرگ داره و به شما بصورت مجازی آموزش و تمرینات ورزشی رو میده . مثلا فرض کنید شما وارد سالن زومبا می شوید و مربی زومبا در آن ساعت حضور ندارد ، می توانید از طریق سیستم کامپیوتری ، نوع تمرین درخواستی خودتون رو انتخاب کنید ، مثلا لاغری ، بعد از تایید ، ویدیویی جهت تمرینان در سالن با توضیحات کافی برای شما پخش می شود و شما می توانید تمرینات را دنبال کنید.این نکته برای من خیلی کاربردی بود ، چون من معمولا صبح ها می رفتم و خلوت بود و بدون حضور استاد تمرین می کردم.
هر هفته نیز برای شما یک مجموعه ویدیوی آموزشی از تمرینات تکمیلی و نکاتی در مورد ورزش ارسال میشه که خیلی کاربردیه.
در این باشگاه یک رادیو محلی هم وجود داره که موزیک های ورزشی پخش می کنه ، تمامی دستگاه ها قابلیت اتصال به این رادیوی محلی رو دارند ، از طرفی دستگاه های ورزشی قابلیت اتصال به فلش و پخش فایل های صوتی شخصی را دارند.و شما میتوانستید مجموعه موزیک دلخواه خودتونو در فلش بریزید و بیاورید و به دستگاه ورزشی وصل کنید و در حین ورزش موزیک یا فایل های صوتی مورد علاقه خودتان را گوش بدهید.
در کل این مجموعه عظیم ، پر بود از ایده های جدید در حوزه کسب و کار های مرتبط با ورزش!
تجربه بیمارستان
بواسطه مریضی یکی از اقوام ، پای من به بیمارستان باز شد ، آن هم بخش اورژانس ! ورودی اورژانس فرقی با اورژانس های ایران خیلی نداشت ! یک سری صندلی برای همراهان بیماران اورژانسی ، و یک سری کیوسک برای پذیرش!اینجا هم همه خوش رو و خوش برخورد و با حوصله بودند ! تقریبا دو روزی در این بیمارستان در بخش اورژانس جهت مراقبت ازاین عزیز ، در بیمارستان زندگی کردم!
همه چیز روی نظم است ، سیستم بسیار منظم و همه وظیفه شناس هستند ! نیازی نیست نگران تمام شدن سرم باشی ، نیازی نیست دوان دوان به دنبال پرستار باشی. برای هر اتاق اورژانس یک پرستار اختصاصی ، تخصیص داده شده است. او سیستمی کامپیوتری دارد که کل نتایج آزمایشات ، تجویز های پزشک ، برنامه درمان و…. در آن وجود دارد . این سیستم متحرک است.
در آمریکا یک نکته جالب دیگری که باز به چشم می آمد ، وجود سیستم های کامپیوتری ساده و لی کاربردی بود ، جالبی این بود که همه به این سیستم ها متعهد بودند و از آنها استفاده می کردند ، شده یک فایل اکسل ساده ، ولی در عمل از آن استفاده می کردند ، تصاویری از محیط های نرم افزاری این سیستم ها را در ادامه آورده ام که شاید شما با دیدن آنها بگویید چقدر ظاهر مسخره ای دارند و یا مثلا از نظر تجربه کاربری نقطه ضعف های زیادی دارد ، بله من هم با شما هم نظر هستم ، ولی از همین سیستم ساده نهایت استفاده را می کنند و همه به آنها متعهد هستند !
شاید شما بعنوان طراح با دیدن این تصویر شوکه بشوید که این چه نرم افزاری است ، اینجا آمریکاست ، پس کو تجربه کاربری ؟ چه شد ؟ ( اینها ایده آل گرا نیستند ولی متعهد به سیستم های ساده خودشان هستند )
اینجا اینترنت رایگان در اختیار شماست ، بعنوان همراه یک بیمار می توانید به اینترنت وصل شوید ، شماره اتاق و تخت را بعنوان نام کاربری و کلمه عبور می زنید و وارد می شوید.
موارد مهم ، به زبان های مختلف در قالب یک دفترچه در اختیار بیمار و همراهش قرار می گیرد. مثلا اگر درد دارید ، میتوانید تصویر مربوطه را به پرستار نشان دهید ، نیازی به مترجم نیست. این برگه خیلی جالب بود ، زبان هایی که در این برگه جهت درک بیمار ارایه شده بود ، زبان فارسی ، اسپانیایی ، چینی و هندی و طبیعتا انگلیسی بود .
جالب است بدانید که زبان اسپانیایی و فارسی بعد از زبان انگلیسی اینجا خیلی مرسوم است ، برای همین در دفترچه های راهنما ، دفاتر پستی ، بانک ها و… معمولا علامت های راهنما و توضیحات به چند زبان ارایه می شوند.
بیمار را برای انجام سی تی اسکن به اتاق مربوطه بردیم ، در آنجا باید یک سری دستورات را از اتاق فرمان به شخصی که در دستگاه قرار دارد ، بدهند و شخص آنها را اجرا کند ، جالب است بدانید که فایل های صوتی به زبان فارسی در سیستم مربوطه در نظر گرفته شده بود و اوپراتور این فایل ها را بسته به نیاز خود برای بیمار پخش می کرد و بیمار دستور مربوطه را اجرا می کرد.
بنده در بیمارستان در حال مطالعه کتاب استاد اش موریا بودم و شب شد ، پرستار آمد و پرسید ، آیا شما شب را میخواهید اینجا بخوابید ، گفتم بله ! گفت خیلی هم خوب و رفت.
دقایقی بعد با یک صندلی کاناپه مانند که تبدیل به تخت می شد آمد ! واقعا سورپرایز شدم ! تخت بیمار را جابجا کرد و این صندلی تخت شو را کنار تخت بیمار قرار داد ! واقعا باورم نمی شد ! هیچ وظیفه ای برای انجام این کار نداشتند ! اصلا دلیلی نداشت که این کار را انجام بدهند ! ولی خوب انجام دادند ! و من شگفت زده شدم.
اتفاق عجیب تر این بود که این پرستار ،از بخش پرستاران برای من غذا هم آورد ! واقعیت این است که در اینجا خیلی رسم نیست که کسی تا صبح بالای سر بیمارش بایستند ! ولی خوب ، ما ایرانی ها حس دیگری داریم ، نگرانیم !
یکی از اتفاقات جالب دیگر این بود که شب خوابیده بودم ، تخت ما نزدیک در خروجی اتاق بود و نور راهرو به داخل می افتاد ، برای تخت هر مریض یک پرده در نظر گرفته شده بود که با کشیدن آن نور دیگر او را اذیت نمی کرد. در مورد من ، که صندلی برایم آورد بودند ، پرده ای در کار نبود که نور مرا اذیت نکند ، نیمه های شب بیدار شدم دیدم پرستار پرده را به جعبه ای که به دیوار بود ، وصل کرده تا نور مرا اذیت نکند !مهربانی و دلسوزی این افراد واقعا جای تعجب و حیرت داشت.
نکته جالب دیگر این بود که برای هر کاری که می خواستند بر روی مریض انجام بدهند ، باید کاملا بیمار رو مطلع می کردند ! مثلا نمونه برداری از خون : حتما به بیمار باید توضیح می دادند که مثلا : ما الان قصد داریم که از شما خون بگیریم ، این فرآیند رو برای آزمایشات تکمیلی انجام میدیم، میزان خونی که از شما گرفته می شود مثلا ۲۰ سی سی است . آیا شما موافق هستید ؟ همه کارها باید با اطلاع بیمار انجام می شد!
لوازم مصرفی جهت نمونه برداری مغز استخوان با برند JAMSHIDI
یک بورد جالب جهت تشریح وضعیت مریض ( این بورد بالای هر تخت نصب شده بود )
بسیار خوب ، این هم این بخش از سفرنامه ، این روزها درگیر تولید یک محتوای آموزشی خیلی کاربردی هستم ، ویدیو های جدید در راه است.
در قسمتی از گزارش تان نوشته اید: “مهربانی و دلسوزی این افراد واقعا جای تعجب و حیرت داشت.”
به نظرم این تفسیری اشتباه از رفتار پرستاران و کارکنان بیمارستان است. رفتار آن ها لزوما نه از سر عواطف شخصی بلکه از سر تعهد به وظیفه تعریف شده شغلی شان انجام میگیرد و بخشی از هنجارهای شغلی آن ها است. این مصداق حرفه ای گری (professionalism) است. اگرچه شما به عنوان مراجع که بیمار هستید یا عزیزتان بیمار است، آن را به مهربانی و دلسوزی تعبیر کنید. به نظر می رسد این آدم ها آموخته اند که این گونه وظیفه شان را اجرا کنند و به آموخته های شان هم عمل می کنند. این همان چیزی است که ما به مسئولیت پذیری و وجدان کاری ترجمه اش کرده ایم و بخشی از اخلاق و قواعد کار است. وظیفه شناسی در کار ممکن است لزوما با عواطف شخصی نسبت به سوژه ها همراه نباشد.
حق با شماست ، شاید اینها جزو باید های آنجاست ، ولی برای من جالب بود.
سلام آقای علیپور
ممنون که این تجربیات را به اشتراک می گذارید.
یک سوال داشتم
این بیمارستان خصوصی بود یا دولتی؟
درود ، این بیمارستان دولتی بود ، یه جورایی بیمارستان تامین اجتماعیشون بود
دکتر درود:) خودم و خونوادم سفرنامتون رو دنبال کردیم و خیلی لذت بردیم ممنون بابت به اشتراک گذاری تجربیاتتون. اینکه بی واسطه از یک دوست نزدیک این مستند رو میخوندیم خیلی جالب بود.
اون نکته که گفتید از حداقل امکانات بیشترین استفاده رو میکنند و به اون متعهد هستند من چندین سال پیش از توی فیلماشون فهمیدم! زمانی که ما از ویندوز ۷ استفاده میکردیم توی فیلمای یکی دو سال اخیرشون نشون میداد توی یک صحنه که از ویندوز ۹۸ استفاده واقعا کاربردی میکردن!
البته یاد شهید چمران افتادم که اون همه چیزای خوبی رو که تعریف کردید رو چرا ول کرد.
البته شاید شما جاها و شرایط خوبش رو دیدید که یکم با برداشهای من متفاوت بود. قبول دارم قریب به اتفاق آدمای به شدت قانون مندی هستند و منظم. اما آدم احساس میکنه همه جاش اینجوری نیست، اینکه آدم میترسه یه جایی یکی روش اسلحه بکشه یا رفتار نژادپرستانه کنه، جنبش وال استریت گواه نا رضایتیها، مستند دور زدن دولت برای تصاحب مسکن آنها، فیلماشون رو ببینید مثل گرگ وال استریت، سریال مستر روبوت و… اخبار اسلحه کشی، اوباما هم علنا افتخار کرد به گذشته هفت تیر کشی غرب، تازه وضعیت بی خانمانها و کارتن خوابهاشون چطوریاس؟! شرمنده با رویکرد دیگه ای به موضوع نگاه کردم اما بازم برام جالب بود یک مستند دست اول از عزیزی چون شما رو خوندم.
موفق باشید، ارادتمندیم.
دوست عزیز شما چند بار امریکا رفتی ؟ از روی چند تا فیلم و اخبار که نمیشه نتیجه گرفت چون راست و دروغش مشخص نیست .
این جا دقیقا ضرب المثل گربه دستش به گوشت نمی رسه میگه پیف پیف بو می ده صدق میکنه.
پیشنهاد میکنم اگه واقعا اطلاع ندارید (که بعید میدونم) کمی بیشتر مطالعه بکنید .
—————–
دکتر بازم ممنون از شما واسه اشتراک تجربیاتتون
آقا اینجا نظرات آزاده سخت نگیرید
مقاله مقاله خوبی بود
ممنون
باشگاه ایده معرکه ای داره
توی باید انجامش داد