همانطور که در پست قبلی اشاره کردم شخصا معتقدم بسیاری از مشکلاتی که خیلی از ما ها در گیرش هستیم مشکلات فرهنگی و اجتماعی است : کار تیمی ،انحصار طلبی ، خودمحوری ،حسادت و…شما هزاران کارگاه در زمینه کارتیمی ،مدیریت و… بروید ،اگر به مسایل فرهنگی و اجتماعی توجه نکنید به احتمال خیلی زیاد در مدیریت تیم هایتان دچار مشکل خواهید شد ،مدتهاست در این زمینه تحقیق میکنم،همیشه به میزان نصف روز از کارگاه هایم به بررسی مسایل فرهنگی و اجتماعی ایران  تخصیص میدهم،از آنجاییکه تیم ها معمولا دچار مشکلات کار تیمی می شوند تصمیم گرفتم یک سلسله مطلب در این زمینه گردآوری کنم و ارایه دهم.عنوان اصلی این مجموعه نوشته ها : چرا درمانده ایم است !

من و همسرم اخیرا در حال طراحی یک فریم ورک برای زندگی ناب هستیم ، در این فریم ورک  الگو های زندگی متناسب با جامعه ایرانی رو مورد بررسی قرار میدیم ( جالبه بدونید که از تکنیک های Lean Startup و بسیاری از تکنیک های دیگر در این فریم ورک استفاده شده است، در آینده پست هایی رو در این زمینه ارایه خواهم کرد )،اخیرا اتفاقی برای من پیش آمد که بسیار متاثر شدم و تصمیم گرفتم در زمینه حسادت تحقیقاتی رو انجام بدم ، نتیجه این تحقیقات رو در ادامه با هم مرور خواهیم کرد.لینک منابع در انتهای متن آورده شده است !

همانطور که قبلا در این پست اشاره کرده ام ، مدتی است که سلسله جلساتی را در مشهد برای ایجاد پویایی در جامعه استارتاپی و شبکه سازی بین اعضای جامعه راه اندازی کرده ایم ، از آنجاییکه مفاهیم کارآفرینی نوین در کشورمان بسیار تازه و نوپاست ، سعی می کنیم از هر فرصتی در این جلسات برای انتقال اطلاعات جدید در این زمینه استفاده نماییم !

جامعه نوپای استارتاپی ما در همه شهر ها دارای یکسری حاشیه است که بارها و بارها شاهد آنها بوده ایم ، اخیرا در جامعه استارتاپی مشهد اتفاقی افتاد که بهانه ای شد تا این پست را بنویسم ، امیدوارم مفید واقع بشه !

دیالوگی زیبا از فیلم روسری آبی

Why Dialog

بله ! من هم موافقم ! تا داستان همینه ، درمانده خواهیم ماند !

زیر آب زنی؟ بدگویی ! تنگ نظری و…

بدون شرح

Hesadat 3

آیا ما حسود هستیم ؟ آیا من حسود هستم ؟

آقا همه ما حسود هستیم ! حتی من ، شما نیستید ! باشه نیستید ! شخصا معتقدم به دلیل مشکلات تربیتی همه ما کمی دچار بیماری حسادت هستیم ، بیایید عمیق تر بررسی کنیم !

رویکرد  جامعه شناسی در زمینه حسادت :

کاش تنهایی را درک میکردیم: یگانه آمدن را، یگانگی صحنه را، یگانگی نقش را، یگانه رفتن را
کاش میفهمیدیم که تنها یک مسابقه از بین مسابقات این عالم جدی است
کاش میفهمیدیم که کمال هر ذره در خود اوست
آن وقت شاید دلمان دریایی تر میشد و احساس کمبودمان ناشی از پربودهای دیگران دیگر عذابمان نمیداد
آن وقت شاید به سهم خود هر انسانی را در نقش آفرینی زیبایش یاری میکردیم
آن وقت شاید پاسدار میبودیم بزرگانمان چون امیرکبیر و مصدق را،
تا به تیر حسد جماعتی بدخو عزلت نشین نشوند و از پای نیافتند
آن وقت شاید صفا برمیگشت به روحمان، خانه مان، محافلمان، شهرمان، ایرانمان

کتاب های زیادی در زمینه جامعه شناسی ما ایرانی ها ، جامعه شناسی شرقی و… تا کنون به چاپ رسیده است که برخی از آنها واقعا ارزش خواندن دارند ، پیشنهاد میکنم حتما این کتاب ها را بخوانید ! شما تنها با آشنایی با این مفاهیم است که میتوانید موفق شوید .

Khodemani-oriental sociology

oriental sociology

دریکی از فصول کتاب جامعه شناسی خودمانی ، خیلی جامع و کامل به بحث حسد ورزی ما ایرانی ها از دیدگاه جامعه شناسی اشاره شده است :

….از پیشرفت دیگران نه تنها خیلی خوشحال نمی شویم بلکه در بسیاری از مواقع حالت حزن و اندوه نیز به ما دست می دهد . در این مطلب دلایل زیاد به همراه شواهد زیاد تری برای اثبات وجود این روحیه ی مخرب در جامعه می توان ارائه کرد . کمی دقت و تامل بیشتر در رفتار خودمان و تعدادی از اطرافیانمان ما را به زودی به این واقعیت تلخ رهنمون خواهد کرد .

قبلا هم در این زمینه اشاراتی شد که هرگاه کمبودی در خود احساس کنیم سعی را بر این می گذاریم که آن را رفع کنیم . حالا اگر به هر دلیل نتوانستیم این کمبود را برطرف کنیم ( که البته ملاک درک این کمبود مقایسه با دیگران می باشد ) یکی از راه های مقابله ی منفی با آن جلوگیری از رفع کمبود های دیگران است . این است که اگر بخواهیم ارضا شویم و فرقی نمی کند در هر زمینه ای که موفق نشدیم ، چون معیار موفقیت معمولا از معدل موفقیت های جامعه ساخته می شود اگر دیگران کم بیاورند مفهوم دیگرش این است که من زیاد آورده ام !! …

….این واقعیت که اگر هر کس در این اجتماع به اصطلاح گل می کند ، مخصوصا اگر خودش با هنر و دانش و استحقاق خودش گل کرده باشد ، در سطوح مختلف مورد حسد قرار می گیرد و چندی نمی گذرد که با آمادگی ضمنی عام ولی ظاهرا به دست تعدادی از خواص با سر به زمین زده می شود و این چقدر دردناک است . وقتی یک نفر پیدا می شود که در این سطح و در این مقیاس می تواند اثر گذار بر روند رشد کشور باشد صرفا به خاطر وجود همین حس ” حسادت ” یک جامعه ای از خدمتش محروم می شوند ولی در مقابل یک نفری که استعداد چندانی ندارد و به تبع آن از استقلال هم بی بهره است سال های سال آرام و بی صدا در یک جا ، در یک مسند و در یک پست مشخص می ماند و هیچکس هم با او کاری ندارد ، چون جلوه ای نداشته که مورد حسادت قرار بگیرد . اصلا دیکته نمی نویسد که امکان غلط گیری برای کسی باقی بگذارد ….

 

حسادت از دیدگاه روانشناسی :

عده ای از روان کاوان معتقدند که حسادت نتیجه ی آن است که فرد احساس آشفتگی ، ضعف و ناتوانی ، پوچی ، آسیب پذیری و ترس شدید می کند . انسان حسود ، علاوه بر این که آنچه دیگری دارد می خواهد ، آرزو و خواسته ی او این است که طرف مقابلش اصلاً آن چیز را نداشته باشد و از نارحتی و نداری شخص مورد نظرش احساس رضایت می کند . انسان حسود پشت سر دیگران آزارشان داده ، با غیبت از فرد او را ترور شخصیت می کنند .عده ای آنان را بر انگیخته و سبب آزارشان شود . این نوع حسادت بسیار بدخیم است . در خانواده هایی که بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند و در این کار زیاده روی می کنند فرزندان آنان به آسیب پذیری حاد دچار شده و به حسادت بدخیم می رسند ، آنان حالتی جبران کننده و تلافی جویانه می گیرند و علاقمند هستند آنچه دیگری دارد از او بگیرند و او را از داشتن آن چیز یا موقعیت محروم کنند.
به طور کلی حسادت رفتار و عمل غیر عادی است که فرد در مقابل عدم موفقیت در رقابت و همچشمی با دیگران ( اعم از کودک یا بزرگسال ) از خود بروز می دهد . گاه این رقابت های خواسته یا ناخواسته در کنار نقص تربیتی در کودکان و نوجوانان باعث به وجود آمدن حسادت شده و در درون آنها ریشه می دواند و همه ی عمر آنان را آزار می دهد . عمق برخی از احساسات درونی ما ،‌ ما را به تعحب وا می دارد.
حسادت یکی از آن احساساتی است که در شکاف های تاریک قلبمان کمین کرده و در نامناسب ترین موقعیت ها ظاهر می گردد. حسادت ریشه در احساس ناامنی دارد و اصولاً در نتیجه ترس از دست دادن ایجاد می گردد.

به زبان ساده تر :

حسادت عبارت است از یک احساس منفی که با دیدن امتیازی که ما نداریم یا آرزو داریم که فقط خودمان آن را داشته باشیم، به ما دست دهد.
حسادت یک احساس منفی است که با احساس اندوه، تکدر روح، نارضایتی از خوشبختی دیگران (خصوصا نزدیکان) همراه است. با توجه به آثار روحی روانی حسادت و مشکلاتی که این احساس منفی در روابط بین انسان‌ها پیش می‌آورد و نارضایتی عمومی که ایجاد می‌کند، چاره‌اندیشی برای مبارزه با آن ضروری به نظر می‌رسد.
انسان همواره علاقه‌مند به پیشرفت و تکامل بوده و هست. ضمیر ناخودآگاه انسان‌هایی که روح و روان آنها پرورش کامل نیافته است، به این نقصان آگاه بوده و برای پرده‌پوشی آن تلاش می‌نمایدو چون در اثر ضعف و خودکم‌بینی قادر به تکمیل خود نیست، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار می‌دهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن به کار می‌گیرد. حال اگر ویروس حسد ضعیف باشد فقط خود شخص مبتلا را همچون خوره از درون نابود می‌کند ولی اگر قوی باشد، دیگری و دیگران را نیز از این عصیان، متضرر خواهد کرد.
حسادت وقتی به وجود می‌آید که شخص احساس کند آنچه دارد، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد. هیچ‌چیزی وجود ندارد که باعث حسادت نشود؛ مادی یا غیرمادی! به‌طور کلی، وقتی انسان حسودی می‌کند که آنچه دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد؛ مثلا کسی که حوصله کار با کامپیوتر را ندارد، به کسی که این کار را می‌کند، حسودی نخواهد کرد.
حسادت ویژگی رفتاری و شخصیتی ارثی نیست و در نتیجه با ایجاد و اجرای راهکارهای مناسب در خانواده و اجتماع می‌توان مانع پیشرفت و حتی بروز آن شد. بنابراین عوامل محیطی از دوران کودکی و در مراحل رشد باعث آن می‌شوند.
خیلی وقت‌ها به دیگران غبطه می‌خوریم ولی فکر می‌کنیم حسودی کرده‌ایم.

تفاوت غبطه و حسادت چیست؟

غبطه معنای مثبت حسادت است و به عنوان آرزوی نعمت و سعادت دیگران را داشتن، بدون آرزو کردن زوال نعمت و سعادت آنان، معنی شده است. در واقع، حسادت و غبطه یک احساس هستند که فقط جهت‌شان با هم فرق می‌کند. حسادت جهت‌اش به سمت شخص دیگر است اما غبطه جهت‌اش به سمت خود فرد است؛ مثلا ما وقتی به فردی زیبا حسادت می‌کنیم، در دل می‌گوییم: «ای کاش زیبایی‌اش زایل شود» اما وقتی غبطه می‌خوریم، می‌گوییم: «من هم باید ورزش کنم و مراقب تغذیه‌ام باشم تا تناسب اندام پیدا کنم و پوستم شاداب و ظاهرم بهتر شود.»

حسادت که در نوع شدید آن باعث بروز پرخاشگری نسبت به طرف مقابل می‌شود، نوعى بیمارى روانى است که باید در پی درمان آن بود اما حسادت در اغلب اوقات، حاصل نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس در اشخاص است. همه ما ، به دلایل متفاوت و با مجموعه ای از احساسات مختلف، در مرحله ای از زندگی خود حس حسادت را تجربه کرده ایم.

شناخت و درک حس حسادت :

حس حسادت، اگر به ندرت و بسته به موقعیتهای خاص به سراغ ما بیاید، حسی طبیعی است و میتواند در یک رابطه، مثبت هم واقع شود. اما اگر حسادت شدید و نامعقول شود به مخربترین عوامل برای رابطه دوستانه و عاشقانه تبدیل میشود.

آثار حسادت :

آثار حسادت را می‌توان به ۴ گروه زیر تقسیم کرد:
آثار روانی: تاثیری که بر حالات روانی و خلق و خوی فرد تاثیر می‌گذارد و در او به‌صورت یک عقده ظاهر می‌شود.
آثار رفتاری: شخص را وادار به صدمه زدن می‌کند؛ مانند بدگویی، افترا، گروکشی اطلاعات، چوب لای چرخ گذاشتن. حسادت آن بخش فعال روان را که همیشه آماده آزاررسانی و تجاوز به حقوق دیگران است، تقویت می‌کند.
آثار ذهنی: حسادت مانند هر احساس منفی دیگری، انرژی‌ای از خود ساطع می‌کند که دیگران نسبت به آن بی‌تفاوت نمی‌مانند.
آثار اجتماعی: این آثار معمولا باعث می‌شود فرد منفور شود.

نتیجه گیری :راهکار علم روانشناسی برای رفع حس حسادت :

۱- برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید: وقتی در زندگی با افرادی مواجه می شوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایین تری از شما دارند . به این ترتیب به یاد خواهید آورد که اگر چه به برخی از خواست های خود نرسیدید، هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبخت ترید. در واقع مابسیاری از چیزهایی که به طور طبیعی داریم یا به دست آورده ایم، نادیده می گیریم و فراموش می کنیم، چیزهایی نظیر سلامتی، ایمان، خانواده خوب و سالم ، تحصیلات مناسب، دوستان خوب، شغل مناسب ،همکار خوب ،حداقل امکانات زندگی و…

تکنیک عملی :
همین حالا قلم و کاغذی بردارید و فهرستی از آنچه در زندگی دارید تهیه کنید . ملاحظه چنین فهرستی ، داشته های ما را به ما یادآوری می کند، امتیازات و امکانات زیادی که در زندگی خود داریم ، اما به سبب عادی شدن آنها ارزش و اهمیت واقعی آنها را از یاد برده ایم. بی تردید، نداشتن هر یک از چیزهایی که یادداشت کرده اید کمبودی برای شما به حساب می آید. ” حسادت ، یعنی هنر شمارش داشته های دیگران، به جای شمارش داشته های خویش”

۲- این واقعیت را بپذیرید که کمال مطلق در زندگی وجود ندارد:زندگی مجموعه ای از موضوعات مختلف  است ، خوب و بد . اگر کسی دارای امکاناتی است که شما ندارید ، شمانیز در عوض امتیازاتی دارید که دیگران ندارند خیلی از افرادی که در درس مشخصی قوی هستند ،ممکن است در درس دیگری ضعیف یا معمولی باشند. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که قابل تامل است. هر یک از ما امکانات وموقعیت های خانوادگی ، مالی، شغلی  و تحصیلی ویژه ای داریم که ممکن است در مقایسه با دیگری در وضعیتی بالاتر یا پایین ترقرار بگیرد. بنابراین باید به آنچه خود داریم و آنچه دیگران دارند نگرش کلی داشته باشیم و حاصل جمع را ببینیم نه فقط یکی از موارد را، آنگاه متوجه خواهیم شد که در دنیا کمال مطلق وجود ندارد.
۳- نسبت به موقعیت دیگران نگاه واقع بینانه داشته باشید: یکی از اشتباهات رایج افراد حسود این است که تصورمی کنند دیگران به آسانی و بدون هیچ زحمت و دغدغه ای به موقعیت فعلی رسیده اند . در واقع مردم در ازای چیزهایی که بدست می آورند، ممکن است چیزهایی را ازدست بدهند. بنابراین هر فرد براساس اولویت ها و اهداف خود بهایی برای رسیدن به این هدفها می پردازد. برای مثال، وقتی می بینیدفردی به تحصیلات عالی، شغل مناسب یا امکانات مالی گسترده دست یافته است، مطمئن باشید با سخت کوشی به این امکانات دست یافته است، اکنون او در جایی قرار دارد که شما در حسرت آن هستید،اما معلوم نیست که خود او از موقعیتش کاملا راضی باشد. پشت سر هریک از ما تجربیاتی قرار دارد که در نوع خود ارزنده و قابل تامل است.

۴- نوع تفکر و ویژگیهای شخصیتی افراد غیر حسود را شناسایی کنید: با اندکی تامل، فهرستی از افرادی تهیه کنید که بطور واقعی از موفقیت های شما خوشحال می شوند . حالا سعی کنید منطقی را که باعث می شود این افراد از خوشحالی شما خوشحال شوند ، را درک کنید. ویژگی شخصیتی آنها را بشناسید و شیوه تفکر آنها را در باره خودتان کشف کنید. این افراد چه ویژگی ها و چه طرز تفکر خاصی دارند؟ آیا از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند؟ آیا واقع نگر هستند؟ آیا نسبت به نیازهای خودآگاهند؟ آیابه قدرت و حکمت خدا ایمان کافی دارند؟آیا قلبا دیگران را دوست دارند وبرایشان آرزوی خوشبختی دارند؟ در باره این سوالات فکر کنید و بیاندیشید که آنها چگونه به این آرامش و لذت نوع دوستی دست یافته اند.
۵- به نیازهای واقعی خودتان متعهد شوید نه نیازهای دیگران:(مهمترین راهکار): حسادت ، افراد را به انجام کارهایی وادار می کند که نیاز درونی خودشان نیست. هر انسانی منحصر به فرد است و نیازها و آرزوهای خود را دارد، اما بیشتر ما وقتی به دیگران حسادت می ورزیم از نیازهای منحصر به فرد خود غافل می شویم. برای مثال چون یکی از افراد خانواده یا دوستان در رشته پزشکی مشغول به تحصیل می شود ما نیز به شدت به تحصیل در این رشته متمایل می شویم در حالی که وقتی خوب به نیازها و علائق خود می نگریم شاید نه تنهاعلاقه ای به این رشته نداشته باشیم بلکه حتی به خاطر برخی مسائل حتی از آن متنفر نیز باشیم. ( وای برم…..)

تکنیک عملی
بنابراین وقتی نسبت به موضوعی احساس حسادت می کنید ابتدا از خود بپرسید “ آیا واقعا می خواهم در این موقعیت باشم؟” موقعیت را با همه جزئیات خوب و بدش مجسم کنید و پس از ارزیابی ، چنانچه واقعا بدان علاقه مند بودید و هدفی دست یافتنی و ممکن به نظر می رسد آنرا به صورت یک هدف شخصی در نظر بگیرید و برای رسیدن به آن گام بردارید در غیر اینصورت انرژی خود را صرف کار دیگری کنید.

انسانها در طول زندگی خود، تجربیات و موقعیت های تلخ و شیرین بسیاری دارند. ممکن است برحسب تصادف، مشکلات آنها مقارن با شادکامیهای دیگران باشد و شاید روزی شادکامی آنها با روزهای سخت دیگران هم زمان شود. درک ناپایداری خوشی ها و ناخوشی ها، داشتن نگاه واقع بینانه به زندگی و نیازها ، عشق ورزیدن به انسانها و احساس همدلی با شادمانی آنها، ظرفیت روانی ما را برای شاد شدن با دیگران افزایش می دهد.حسادت، اگرچه به سادگی به وجود می آید، خوشبختانه رهایی از چنگال آن نیز دشوار نیست کافی است فقط اراده و تمرین کرد تا نگاه و عادت فکری ما به خیر خواهی دیگران تغییر کند.

کاش تنهایی را درک میکردیم: یگانه آمدن را، یگانگی صحنه را، یگانگی نقش را، یگانه رفتن را
کاش میفهمیدیم که تنها یک مسابقه از بین مسابقات این عالم جدی است
کاش میفهمیدیم که کمال هر ذره در خود اوست
آن وقت شاید دلمان دریایی تر میشد و احساس کمبودمان ناشی از پربودهای دیگران دیگر عذابمان نمیداد
آن وقت شاید به سهم خود هر انسانی را در نقش آفرینی زیبایش یاری میکردیم
آن وقت شاید پاسدار میبودیم بزرگانمان چون امیرکبیر و مصدق را،
تا به تیر حسد جماعتی بدخو عزلت نشین نشوند و از پای نیافتند
آن وقت شاید صفا برمیگشت به روحمان، خانه مان، محافلمان، شهرمان، ایرانمان

با امید ایرانی پیشرفته ! منتظر نظرات همه شما دوستان هستم !

منابع :

http://www.migna.ir/vdcf.cdjiw6dtegiaw.html

روانشناسی روابط اجتماعی – ویستا

http://fa.parsiteb.com/news.php?nid=11449

http://mian2ab.womenhc.com/?p=78133&more=1&c=1&tb=1&pb=1