همه بخوانند!چرا در مانده ایم؟ مدرک فوق لیسانس و دکتری بدون مهارت ؟!
سلام و درود خدمت همه شما عزیزان ، در مجموعه پست های چرا درمانده ایم ، به آسیب شناسی برخی موارد شایع در جامعه می پردازیم به امید اینکه با توجه بیشتر به این مسایل راهی برای حل این معضلات بیابیم . میتونید از طریق لینک های زیر این مجموعه پست ها را دنبال کنید
همه بخوانند!چرا درمانده ایم!مشکلات فرهنگی ما! قسمت اول !
همه بخوانند!چرا درمانده ایم- قسمت دوم حسادت!
یک سئوال
چرا ادامه تحصیل میدهیم ؟ منظورم اینه که چرا بعد از طی کردن دوره کارشناسی ، علاقه داریم وارد مقطع کارشناسی ارشد بشویم ؟ دلیلش چیست ؟ چرا بعد از کارشناسی ارشد علاقه داریم وارد مقطع دکتری بشویم؟ با خودمان رو راست باشیم ، واقعا دلیل این همه تلاش برای کسب علم چیست ؟ چه نیازی رو در ما ارضا می کنه ؟
در پاسخ به این سئوالات این پاسخ ها معمولا بیان می شوند : کسب علم ، علاقه به یادگیری
ولی دلایل واقعی تری هم وجود دارند
کسب موقعیت اجتماعی
کسب ثروت
مهاجرت
ترس از سربازی
بهانه ای برای کار نکردن ( پسرم دانشجوی دکتری است ، باید وقتشو رو درسش بزاره ،کار که همیشه هست …)
ارتقای شغلی و….
نکته:
افراد خیلی کمی هم هستند که واقعا برای دل خودشان ادامه تحصیل میدهند ، اینکه میخواهند کنجکاوی خودشان را در یک زمینه ارضا کنند و می خواهند این کار را بصورت علمی انجام دهند، در همین پست داستانی را در این زمینه آورده ام )
سئوال :هر مقطع تحصیلی چه چیزی را به ما اضافه می کند ؟
جواب این سئوال را استاد خوبم جناب شعبانعلی در وبلاگ خود اینگونه داده اند :
هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.اجازه بدهید که اول در مورد کارشناسی بگوییم.
خود کارشناسی یکی از ترجمه های غلط و طنز آمیز است. کارشناس کسی است که سالها تخصص و تجربه دارد. ما هر کسی که چهار سال در دانشگاه میچرخد و غذای ارزان میخورد و روی صندلی های سفت دانشگاه، مینشیند و اس ام اس بازی میکند و با تقلب در پایان ترم نمره ای می آورد، کارشناس مینامیم!لیسانس واژه متفاوتی است. لیسانس یعنی مجوز. چیزی مثل جواز کسب!
من وقتی لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم، یعنی میتوانم و مجازم با این دانش، امرار معاش کرده و حق دارم در مورد آن حوزه، تا حد دانشم اظهار نظر کنم.من باید چند سال در آن حوزه کار کنم تا به یک «کارشناس» به معنای واقعی کلمه تبدیل شوم.به همین دلیل، در عمده کشورهای دنیا، مردم رشته لیسانس خود را با نگرشی به بازار کار و نیازهای روز جامعه، انتخاب می کنند.
دکتر استارتاپ : چند نفر شما با توجه به علاقه شخصی و بازار کار انتخاب رشته کرده اید ؟ در این مورد در پست های آینده مفصل صحبت خواهیم کرد!
فوق لیسانس یا کارشناسی ارشد، برای کسانی است که میخواهند در یک حوزه خاص عمیقتر شوند. عموماً وقتی معنی پیدا میکند که کسی لیسانس خوانده و مدتی در آن حوزه کار کرده و سپس تصمیم میگیرد به دانش خودش در آن حوزه عمق دهد.مثلاً من مکانیک خوانده ام، سالها در صنعت کار میکنم، میبینم حوزه کنترل و اتوماسیون حوزه جذابی است که دانش من در آن محدود است. به دانشگاه برمیگردم تا دانش خودم را در آن حوزه خاص ارتقاء دهم. طبیعی است کسی میتواند این مقطع را به پایان ببرد که معلومات خود را در حوزه ای با رعایت روش شناسی علمی، به نتایجی کاربردی تبدیل کرده و گزارشی از این فعالیت (تحت عنوان تز یا مقاله) ارائه نماید
دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند.
خوب ، همه اینها خوب ، ولی یک سئوال :
آیا شما واقعا بر اساس دلایل ذکر شده در این تعاریف ادامه تحصیل می دهید ؟ یادلایلی که در بالا ذکر شد …
ببینید ، واقعیت این است که گرفتن مدرک در ایران یک روند مثبت شده است ( البته بزودی این روند میرا خواهد شد) ، همه به دنبال دریافت مدرک هستند ، من هم چند سال پیش همین تفکر را داشتم :
اینجانب دکتر استارتاپ دارای مدرک کارشناسی (لیسانس) سخت افزار ، کارشناسی ارشد مدیریت کسب و کار الکترونیک ، کارشناسی ارشد کارآفرینی ، گرایش فناوری هستم ! آخ… خیلی خوبه ، اینکه دو تا کارشناسی ارشد داشته باشی … ولی واقعیت اینه که ، ارشد اولم رو بابت موقعیت اجتماعی گرفتم ، و علاقه شخصی و تخصصم هم در ادامه تحصیل دخیل بود ، ولی کارشناسی ارشد دوم رو فقط به دلیل علاقه شخصی و توسعه دانش فردیم ادامه دادم ، این دروغه که بگم ، داشتن ۲مدرک ارشد احساس خوبی به من نمی دهد ، ولی می خواهم یک تجربه جالب را با شما در میان بگذارم…
در تمام مدت کاری ام در این ۸ سال ، کسی از من سئوال نکرد آقا شما مدرک تحصیلی ات چیست و از کجا گرفتی …هیچ کس هم بواسطه مدرک تحصیلی ام سراغ من نیامد، واقعیت این است که دیگر مدرک مهم نیست ، مهم مهارت است ، و این چیزی است که متاسفانه در دانشگاه آموزش داده نمی شود ، مهارت آموزی مهمتر از گرفتن مدرک است ، بازار کار آینده از آن کسانی است که مهارت دارند .
یادم هست که در یکی از سازمانها ، یکی از مدیران ارشد به یکی از کارمندانش که در حال گذراندن مقطع ارشد بود این جمله را گفت :” آقای مهندس ، من هم مدرک ارشد دارم ، خودمانیم …. مدرک ارشد گرفتن هم که کاری نداره … اینقدر واسه ما کلاس نذار …. ۴ تا مقاله ISI و ترجمه و… ”
حالا ما کار نداریم دوست عزیزمون از کجا ارشد گرفتن ، نمی خواهیم زحمات دوستانی هم که ارشد گرفتن رو به باد بدیم ،ولی این تفکر در جامعه دارد شکل می گیرید که آقا ارشد و دکتری هم خیلی عجیب نیست … این تصویر رو ببینید ! تا تقاضا نباشد این کسب و کارها شکل نمیگیرد:
درنهایت ، عزیزان ، ادامه تحصیل خوبه ، اگر واقعا بدونید برای چی میخواهید ادامه تحصیل بدید ، از نظر من دستیابی به شغل بهتر ، درآمد بیشتر ، دیگه با ادامه تحصیل دانشگاهی براتون فراهم نمیشه ، مهم مهارت شماست! اگر فکر میکنید که ادامه تحصیل دانشگاهی در کسب مهارت شما تاثیر داره بسم الله ، وگرنه برید دنبال کسب مهارت ازراه های درست.
البته در آینده پستی رو پیرامون دانشگاه های کارآفرین خواهم نوشت ، اگر رویکرد دانشگاه کارآفرین در کشور به طرز صحیحی پیاده بشه ، خواهید دید که دانشگاه میشه سکوی پرتاب شما به سوی کارآفرینی و کسب ثروت ، اونجاست که دانشگاه یک باید می شود .
یک روند عجیب و نگران کننده
عده ای هم به تازگی جو استیو جابز گرفتن و همه با افتخار ترک تحصیل می کنند ! دوستان اخذ مدرک لیسانس به نظر من در ایران یک باید است ، چرا؟ برای اینکه تا حدودی کمی اطلاعاتتون زیاد میشه ! جامعه و فرهنگ ما ( من خیلی موافق نیستم با این حرف ولی تلخ است) حداقل لیسانس را از شما طلب میکند ! فردا که بخواهید بروید خواستگاری ، دیگه استیو جابزی نیست که پا در میونی کنه 😀 – باید در عمل هم استیو جابز باشید ! مستند زندگی استیو جابز رو ببینید ، بعدا برید ترک تحصیل کنید !
منتظر نظرات شما عزیزان هستم.
خیلی خوب بود.
ممنون
من خودم جزو اون دسته آدمایی هستم که با فشار دیگران رفتم ارشد و الان هم در حال اخراج شدنم. یعنی اینقدر نرفتم که دارن میندازنم بیرون 🙁
کار خوبی نیست. اما خب…
چیزی که باعث شد من دیگه دانشگاه نرم با این که چیز زیادی نمونده بود، این بود که اساتید دانشگاه x که من توش درس میخوندم واقعا دانش کمی داشتن. خیلی راحت میشد استاد رو توی درس تخصصیش سنگ قلاب کرد. دانشگاه ما یکی از خوبای تهرانه متاسفانه. هیچ چیزی بدتر از این نیست که احساس کنی آدمایی توی دانشگاها استادن و مسئول تربیت دانشآموختگان این کشور که بیرون از دانشگاه نتونستن کار پیدا کنن و لاجرم شدن استاد دانشگاه.
البته از حق نمیگذرم و اساتید خیلی خوب هم داریم، خیلی خوب، که البته هم در صنعت مشغولند و هم تدریس میکنند.
به نظر من خطرناک تر از مدرک گرایی جوانهای الان؛ وارد شدن همین آدمهای «مجبور به تحصیل» به دنیای آموزش هست. جایی که دانشجوی ترم یکی میخواد بشینه و با هزار امید و ارزو اومده دانشگاه تا دنیا رو تغییر بده!
بسیار عالی بود مثل همیشه دکتر جان 🙂
این مطلب ناخودآگاه منو یاد کتاب “امکان” نوشته آقای علی سخاوتی انداخت. شاید خونده باشیدش ولی بازم لینکشو میگذارم:
http://alisekhavati.com/2012/05/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D9%86-%D8%A7%D9%85%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4/
خیلی جالب تحلیل کرده بودید، به دلایل واقعی تون فشار آوردن خانواده ها به دلیل اجتمالا چشم و هم چشمی هم اشاره کنید
عکسهای پستتون هم ، مدرک مستند از شرایط است
به نظرم مشکل نداشتن مهارت از دوره ابتدایی تا دبیرستان ودر سنین کودکی شروع میشه که به جای اینکه به بچه ها عمیقا مطالب را یاد بدیم، حجم زیادی از تئوری ها را به بچه ها یاد داده و آن را ملاک نمره قرار می دهیم
اگر نگاهی به سیلابس درسی کشورهای پیشرفته بیندازیم، سرفصل مطالب کمتر ولی عمق یادگیری به مراتب بیشتر است و متعاقبا در جامعه، هر کسی اگر حتی مثلا سیکل داشته باشد بلد است نقشه بخواند، نمودار ها را درک کند و یا ایمیل بفرستد ، یک صفحه نامه منسجم بنویسد و یا خرید اینترنتی انجام دهد
ما مهارت های ابتدایی را به دانش آموزان و دانشجویان یاد نمی دهیم بعد به آن ها انتگرال دوگانه یاد می دهیم که احتمالا از آن استفاده ای نخواهند کرد
پایدار باشید
با سلام
موافق ترک تحصیلی فقط برای شخص خودم هستم ، و برای خودم و دیگران علم آموزی در حوزه تخصصی (مورد علاقه)را توصیه می کنم.
خودم حوزه کارآفرینی (حقیقی و مجازی ) مطالعه می کنم.
ای کاش کسانی هم که استاد دانشگاه میشن حداقل علمی که هیچ از نظر تئوری هم درسها رو بلد باشند
استاد دانشگاه یکی از کثیف ترین شغل ها می باشد.
ای کاش کسانی هم که استاد دانشگاه میشوند حداقل علمی که هیچ از نظر تئوری هم درسها رو بلد باشند
استاد های دانشگاه سواد تئوری هم ندارند چه برسد به عملی