صنعت یخ سازی وآموزه هایی ویژه استارتاپ ها-گزارشی از رویداد هفته ناب

درباره رویداد هفته استارتاپ ناب (Lean Startup Week)

این رویداد هر ساله در آمریکا برگزار می شودو رویدادی است که در آن صاحبنظران و فعالان حوزه استارتاپ ها  تجربیات خودشان را در زمینه بکار گیری متد استارتاپ ناب در عمل ،به اشتراک می گذارند ، بیش از ۶۰۰۰ شرکت کننده شامل فعالان استارتاپی ، مربیان کسب و کار ، مدیران شرکت ها واستارتاپ ها … در آن حضور داشته و داستان های موفقیت ، شکست ، تجربیات و آموزه های خود را در حوزه بکارگیری استارتاپ ناب با یکدیگر به اشتراک می گذارند.

بواسطه حضور در سیلیکون ولی و کمک های استاد Ash Maurya این فرصت پیش آمد تا در رویداد هفته استارتاپ ناب شرکت کنم ، این رویداد شامل سنخنرانی های جالبی بود که به تدریج آموزز های اون رو با شما به اشتراک می گذارم !

یکی از سخنرانی های جذاب روز افتتاحیه ، سخنرانی Guy Kawasaki بود که عنوان سخنرانیش درسهایی از استیو جابز بود.در این سخنرانی او به ۱۰ آموزه ای که در کارکردن با استیو جابز بدست آورده صحبت کرد ، یکی از این آموزه ها این بود که : همیشه نوآوری در لبه رخ می دهد و باید از برآورده کردن نیاز ها فراتر روفت و یک مزیت رقابتی ویژه را ایجاد کرد ( چیزی که در بوم ناب به مزیت رقابتی نا عادلانه یا مزیت مطلق گفته می شود ) در ادامه داستانی از صنعت یخ سازی توضیح داده خواهد شد که داستانی قدیمی و عبرت آموز است و در عصر حاضر هم شاهد آن هستیم ، فقط قبل از ادامه مطالعه جا داره یه توضیح مختصری در مورد انواع نوآوری بدم …

“The electric light did not come from the continuous improvement of candles.” – Oren Harari

ببینید یکی از دسته بندی هایی که در زمینه نوآوری می شود به صورت زیر است :

نوآوری تدریجی : (Incremental Innovation)

شما به نوآوری و بهبود تدریجی یک محصول می پردازید ، بعبارتی همین محصول فعلی را بهبود می دهید ( مثلا در صنعت ماشین لباسشویی و تولید لوازم خانگی به بهبود کارکرد ماشین لباس شویی می پردازید ، مثلا دیجیتال کردن آن  ، کاهش مصرف ، بی صدا کردن ، قابلیت برنامه ریزی ، هوشمند کردن و… )

نوآوری رادیکالی یا مخرب (Radical or disruptive )

شما یک بواسطه یک تکنولوژی جدید و مدلی نوین از کسب و کار یک صنعت را متحول می کنید و بواسطه این تحول صنایع دیگر هم دچار تحول می شوند و حتی برخی صنایع نابود می شوند. مثلا در هما صنعت ماشین لباسشویی و تولید لوازم خانگی ، تولید پارچه هایی که دیگر کثیف نمی شوند ، باعث نابودی این صنعت می شود ، به این می گویند نوآوری رادیکالی یا مخرب.

نو آوری در لبه بعدی نیاز ها همیشه رخ می دهد ! و شما باید ۱۰ برابر بهتر از رقبا عمل کنید ( قانون ۱۰x )

خوب برگردیم به بحث آموزه های صنعت یخ سازی در زمینه نوآوری . Guy Kawasaki صنعت یخ سازی و تحولات اونو به بصورت زیر توضیح داد ،

یخ نسخه ۱٫۰

در اوایل سال ۱۹۰۰ قبل از بوجود آمدن یخچال فریزی ، شیوه تولید یخ به این صورت بود که عده ای از دریاچه های یخ زده ، یخ ها را جدا کرده و به مشتریان می فروختند ، در طی سی سال ۹ میلیون پوند یخ از طریق این روش به بازار توسط افراد محلی که در کنار دریاچه ها زندگی می کردند عرضه شد و نیاز به یخ جامعه بهش پاسخ داده شد.

یخ نسخه ۲٫۰

در زمان عصر صنعتی شدن و راه اندازی کارخانه ها و بحث تولید انبوه ، دیگر لازم نبود که شما برای تولید یخ و برای اینکه در این صنعت فعالیت کنید در منطقه ای سردسیر زندگی کنید ، بلکه می توانستید با کمک پیشرفت های علمی و صنعتی در هر جایی کارخانه تولید یخ راه اندازی کنید.این روش همان ارزش روش قبلی را ارایه می کرد ولی به شیوه نوین و مقیاس پذیر.این ایده ، یعنی تولید کارخانه های یخ توسط افرادی غیر از افراد محلی پیاده سازی شد و کار بسیاری از آنها بواسطه ظهور این کارخانه ها تعطیل شد.

یخ نسخه ۳٫۰

۲۰ سال بعد ، یک نوآوری دیگر باعث شد که صنعت تولید یخ متحول شود ، بله کارخانه های تولید یخ در خانه ، یا همان یخچال فریزر ها !
نکته جالب این است که افراد فعال در نسخه ۱٫۰ تولید یخ همواره در آن صنعت درگیر شدن و بواسطه یک نوآوری نابود شدند ، افراد حاضر در نسخه ۲٫۰ نیز فقط به فکر تولید یخ کارخانه ای بودند و هیچ گونه نوآوری انجام ندادند تا اینکه یک نوآوری بنیادی صنعت آنها را نیز نابود کرد.

هدف Guy  از ارایه این داستان و سخنرانی این بود که همیشه باید از بیرون گود داستان را نگاه کرد ، تاریخ نشان داده که صنعت های مختلف معمولا توسط افراد خوش فکر در صنایع دیگر ، بواسطه نوآوری هایی که انجام داده اند ، نابود شده اند.
جالب است بدانید که نوآوری های Radical معمولا توسط سازمانی خارج از آن صنعت رخ می دهد ( نوکیا – سامسونگ ( نوکیا در حال حاضر کجاست ؟ ) ) یا مثلا گوگل و حضورش در صنعت تلفن همراه !
سخنران به این نکته می خواست بیشتر تاکید کند که نوآوری های اساسی معمولا نیاز به تفکری خارج از تفکر فعلی دارد. و این ویژگی بود که استیو جابز آن را داشت!

واقعیت این است که استارتاپ ها ، بواسطه چابکی و اینکه توان چرخش بالایی که دارند ، توان ایجاد این تغییرات را در بازار دارند ! و لذا سرمایه گذار های ریسک پذیر از سرمایه گذاری بر روی آنها لذت می برند !
البته جا داره به این نکته هم اشاره کنم که این به این معنی نیست که شما بیافتید فقط دنبال نوآوری رادیکالی و فکر کنید که نوآوری رادیکالی فقط موفق می شود ، نه هدف از این مقاله این بود که بدونید که شما میتوانید بواسطه نگاه خلاق خودتون هر صنعتی را بواسطه ایده استارتاپیتون متحول کنید ! شما شاید خیلی چیزها بفکرتون برسه که به فکر فعالان یک صنعت نرسه !

امیدوارم این گزارش و آموزش براتون مفید بوده باشه ! منتظر گزارش های بعدی باشید.