گزارش اختصاصی دکتر استارتاپ از Demo Day آواتک
مدتی است که به همراه هم بنیانگذارم مسعود اردکانی بر روی مباحث ارزش گذاری استارتاپ ها در حال مطالعه هستیم ! داستان از آنجایی شروع شد که بعد از لانچ استارتاپ میلوژی چند نفر سرمایه گذار در مشهد و تهران ابراز علاقه کردند بابت اینکه در میلوژی سرمایه گذاری نمایند ، البته در آن وضعیت ( منظورم روزهای آغازین راه اندازی) ما نیازی به جذب سرمایه گذار نداشتیم، ولی سئوالی مطرح شدو آن این بود که :
ارزش استارتاپ را باید چقدر در نظر بگیریم؟ اصلا ارزش گذاری استارتاپ ها به چه صورتی هست !
با تعدادی از دوستان از جمله آقای غانم زاده و دوست خوبم آقای علیخانی در این مورد وارد مذاکره شدم و مدل های مختلف رو با هم بررسی کردم ، حتی با سرمایه گذار ها پیرامون این بحث جلسات متعددی داشتیم و به روشهای جالبی هم در این زمینه رسیدیم ! یکی از منابع خوب و وقایع بسیار خوبی که همه منتظر آن بودند ،روز دموی شتابدهنده آواتک بود(Avatech Demo Day)، هم سرمایه گذار ها و هم ما ( بعنوان موسسین استارتاپ میلوژی) منتظر بودیم ببینیم تیم های آواتک قرار است به چه صورتی ارزشگذاری شوند ! مدتها پیش آواتک اعلام کرده بود که اولین دموی آنها در ۲۰ فروردین برگزار خواهد شد. برایم خیلی مهم بود ببینم که تیم های مستقر در آواتک بر اساس آموزش ها و راهنمایی های منتور ها اولا به چه صورتی در مقابل سرمایه گذارها ارایه خواهند داد و دوم اینکه قیمت ها و تحلیل های مالی به چه صورتی خواهد بود. برای من تاریخ ۲۰ فروردین تاریخ مهمی در تقویم استارتاپی ایران است.
تا زمان برگزاری روز دموی آواتک ( از اواسط اسفند تا خود روز دمو ) به مطالعه گسترده و بررسی مدل های سرمایه گذاری و سایر موارد در این زمینه پرداختم ، قصد داشتم در روز دمو ، شرایط را با شرایطی که خودم بدست آورده بودم مقایسه کنم و در نهایت یک تصمیم گیری نهایی در زمینه ارزش گذاری را داشته باشم .
با ارتباطی که با محسن ملایری داشتم از اهمیت موضوع و حساسیت موضوع خبر دار شدم و میدانستم که آنها نیز از مشاوران حرفه ای در این زمینه استفاده کرده بودند ، برای اولین بار یک شتابدهنده ، روز دمو برگزار می کند ، استارتاپ ها سرمایه مورد نیاز خود را ارایه می کنند و سرمایه گذار ها نیز فرصت ها را محک می زنند .
خوشبختانه من هم تعداد زیادی از سرمایه گذاران حاضر در جلسه را میشناختم و از طرفی با آواتک و مجموعه سرآوا نیز مکاتباتی داشتم ! از اونجاییکه این جلسه بسیار جلسه مهمی بود ، تصمیم گرفتم یک گزارش کامل از اون رو برای شما دراینجا منتشر کنم و نظرات شما رو هم پیرامون نحوه قیمت گذاری جویا بشم !
برنامه سفر به تهران را چیندیم و عازم تهران شدیم.جلسه در محل شتابدهند آواتک برگزار شده بود ، من به همراه مسعود اردکانی(هم بنیانگذار میلوژی) کمی زود تر در محل حاضر شدیم ! (من اینبار بدون کلاه و با چهره ای جدید در این رویداد حاضر شدم 😀 )
به تیم ها یک سری زدیم و همه در حال تمرین ارایه هاشون بودن ، ارایه ها باید بصورت انگلیسی می بود ! یک عده بسیار خونسرد بودند و عده ای دیگر کمی استرس داشتند .کم کم افراد در سالن حاضر شدند ، یک دفترچه راهنما و خلاصه ای از ایده استارتاپ ها به همراه مشخصات اعضای تیم ها نیز برای شرکت کنندگان فراهم شده بود.
همه آمده بودند ، افرادی که منتظر دیدن اولین خروجی آواتک بودند ، این رویداد بهانه ای شد برای تجدید دیدار.
برنامه حدود ساعت ۹:۴۵ دقیقه آغاز شد و محسن ملایری در شروع برنامه آمار جالبی از استارتاپ های موجود در آواتک ارایه داد ، اینکه در مرحله اول ۱۰۰ درخواست ورود به آواتک ارایه شده که طی دو مرحله مصاحبه ۲۰ استارتاپ انتخاب شد و در نهایت ۱۰ استارتاپ به مرحله نهایی راه پیدا کردند.که در روز دمو قرار است نتایج تلاش هاشونو ارایه بدن !
اینکه این استارتاپ ها در طی این مدت حدود ۵۰ هزار کاربر جذب کرده اند ، رشد بین ۳ درصد تا ۱۶ درصد داشته اند !
این استارتاپ ها در این مدت سرمایه ای بین ۲۵ تا ۱۲۵ میلیون را در این مرحله کسب کرده اند.
اینکه ۲۱۸ جلسه مربیگری برگزار شده و اینکه یکی از استارتاپ ها در یک لحظه ۱۰۰۰ کاربر آنلاین داشته ! ( البته این متریک ها ،بعضا متریک های موفقیت آمیز لزوما نیستند ولی خوب برای صاحبان یک استارتاپ بسیار هیجان انگیز هستند ) در کل آمار جالبی بود که یک اینفوگرافی جالب هم از اون تهیه کرده بودن. این اینفوگرافی در فضای پذیرش هم نصب شده بود که تصویر اون رو در زیر می تونید ببینید.
آقای ملایری در ادامه به این نکته اشاره کردند که در چرخه دوم پذیرش آواتک ۲۱۰ استارتاپ درخواست داده اند و طی ۲ مرحله مصاحبه ۲۰ استارتاپ جهت پذیرش انتخاب شده اند ! این رشد ۱۰۰ درصدی قابل تامل است که بازار در این زمینه دار حال رشد است.جالبه بدونید که تعدادی از تیم های پذیرش شده در مرحله دوم هم در این جلسه حضور داشتند ! من نفر از آنها را می شناختم ، افرادی پر انگیزه و توانمند ! آمده بودند تا سرانجام کار را ببینند !
محسن ملایری ، علاوه بر این اشاره به تشکلیل کلوپ سرمایه گذاران و برگزاری رویدادی ویژه سرمایه گذاران نیز داشت که در اواخر سال ۹۳ در آواتک برگزار شده بود.
فلسفه دمو دی چیست !
۱۰ استارتاپ پذیرش شده در آواتک در طی این مراحل ، طی آموزش هایی که دیده اند ، یک مدل کسب و کار مناسب را تا حدودی اعتبار سنجی کرده اند و آماده خروج از آواتک هستند تا تیم های چرخه دوم وارد شوند ، این ۱۰ استارتاپ برای ادامه حیاط خود نیاز به سرمایه گذار دارند تا به مدت ۱۲ تا ۱۸ ماه آینده هزینه های آنها را جهت رشد در بازار پوشش دهند . روز دمو روز ارایه به سرمایه گذار هاست ! روز جذب سرمایه ! روز سرنوشت ساز.
محسن ملایری به این نکته اشاره کرد که حداکثر تا تاریخ ۱۰ اردیبهشت باید وضعیت جذب سرمایه این استارتاپ ها مشخص شود.
بعد از ارایه محسن ملایری،نوبت به ارایه سامر کرم (Samer Karam) رسید ، او بنیانگذار یک شتابدهنده بنام Seeqnceدر لبنان بود که خیلی جالب و شیرین تجربیات خودش را از فرازو نشیب های راه اندازی اولین شتابندهنده لبنان رو بیان کرد ، اینکه در روزهای اول هیچ کس از وی حمایت نکرده و چطور با سختی توانسته بود حمایت سرمایه گذارانی که علاقه بیشتری به صنعت ( صنعت غذا ،ساختمان) داشته اند را کسب کند، آنها از ۸ استارتاپ پذیرش شده شان ۲ استارتاپ بسیار موفق دارند که بیش از ۲ میلیون دلار ارزش گذاری شده اند.
در بخش بعدی آقای سعید رحمانی گزارشی جالب رو که در اسفند سال گذشته در میلان در یک رویداد کارآفرینی ارایه کرده بودند را ارایه دادند ! اینکه ایران در وضعیت خوبی قرار دارد و در حال رشد سریع است ! اینکه رتبه ایران درشاخص GEI هفت رتبه ارتقا یافته و یک رشد ۱۲ درصدی را شاهد بوده…
ایشون در مورد مراحل جذب سرمایه در روزهای بعد از دمو را برای سرمایه گذاران توضیح دادند. آقای رحمانی تشکر بسیار ویژه ای هم از تمامی منتور ها ، دست اندرکاران و تیم های مستقر در آواتک داشتند و برای آنها آرزوی موفقیت کردند.
در مرحله بعد ارایه تیم ها آغاز شد ، ارایه ها بصورت انگلیسی بود، چرا انگلیسی ؟! دلیلش این بود که برنامه بصورت زنده برای سرمایه گذاران ساکن انگلیس و آمریکا پخش میشد و علاوه بر این چند سرمایه گذار خارجی هم در جمع حضور داشتند.
ارایه تیم اول : تیم ریحون
سرمایه مورد نیاز ۹۰۰٫۰۰۰ دلار معادل حدود ۲٫۱۰۰٫۰۰۰ برای یک سال پیش رو
بنیانگذار این تیم ظاهرا تجربه خیلی خوبی در زمینه جذب سرمایه را داشته ،به نظر من دلیل رقم نسبتا بالای این تیم برای جذب سرمایه ، وجود رقبای نسبتا بزرگ در این بازار است ! رقبایی مثل Bodo Food .
ارایه تیم دوم :تیم وبیاد
سرمایه مورد نیاز ۶۵۰ میلیون تومان .حدود ۲۰۰ هزار دلار
این تیم در ارایه شون از سرمایه گذارانی که تا کنون کسب کرده اند تشکر کردند. ( به نظر من این یک نکته مثبت برای این تیم بود )
ارایه تیم سوم : تیم کافه تیونز
سرمایه مورد نیاز ۱۳۰٫۰۰۰ هزار دلار معادل ۴۵۰ میلیون تومان
ارایه تیم چهارم : تیم دونیت
سرمایه مورد نیاز ۱۴۰٫۰۰۰ دلار معادل حدود ۴۹۰ میلیون تومان
من برای کتاب هایی که در دکتر استارتاپ منتشر کردم شخصا از سیستم این دوستان استفاده کردم.
ارایه تیم پنجم : تیم تسکولو
۳۰۰ هزار دلار معادل حدود ۱ میلیارد تومان
در رابطه با تسکولو ، خیلی دوست داشتم که ارقامی از میزان درآمدشون تا الان رو ارایه بدن ! که احتمالادر سیاستشون نبود.
در این مرحله یک Break ۱۵ دقیقه ای اعلام شد ، در فضای بیرون سالن کنفرانس فضایی به تیم ها اختصاص داده شده بود تا محصولشون رو ارایه بدن … فرصتی شد که با چند نفر از سرمایه گذارها یه گپ و گفتی داشته باشیم و نظر اونها رو در مورد نحوه ارزشگذاری و تخمین تیم ها از سرمایه مورد نیازشون بپرسیم.نظرات جالبی داشتند.
بخش دوم رویداد بعد از Break
بعد از یک استراحت کوتاه ، بخش دوم برنامه وشروع شد ، در این بخش یک پنل در نظر گرفته شده بود که در مورد وضعیت صنعت سرمایه گذاری ریسک پذیر بود.شرکت کنندگان در این پنل آقای سامر کرم (Samer Karam) ( موسس شتابدهنده Seeqnce ) آقای زمانیان ( از صندوق سرمایه گذاری کاردان) و آقای رحمانی از صندوق سرمایه گذاری سرآوا حضور داشتند.
سامر نظرات جالبی داشت و تجربیات جالبی رو مطرح کرد، اینکه اولین سئوال سرمایه گذاران تازه وارد در عرصه سرمایه گذاری ریسک پذیر این است که چه زمانی پول بر می گردد ؟ چه زمانی سرمایه گذاری به بار می نشیند!به عقیده سامر این سرمایه گذاری ۹۹ درصد ریسک دارد و احتمال ۱ درصد موفقیت وجود دارد، سامر به این نکته اشاره می کند ،فضای کشورش ( کشور ما هم همین طور است ) سراسر فرصت است و به راحتی می شود از این فرصت ها بهره برداری کرد.آقای زمانیان هم در مورد تجربیاتشون در زمان راه اندازی صندوق سرمایه گذاری و مذاکره با سرمایه گذاران گفتند اینکه چقدر بابت این موضوع سختی کشیدند ! آقای رحمانی هم نکاتی رو اشاره کردند که قابل تامل بود :
اینکه باور مهمترین و کلیدی ترین نکته است ، اینکه ممکن است در مراحل اول شکست بخورند ولی بالاخره باید این صنعت در ایران راه بیافتد ، ایشان به این نکته اشاره کردند که هر یک از تیم ها برای ادامه مسیر خود بعد از خروج از آواتک برای مدت ۱۲ الی ۱۸ ماه نیاز به سرمایه برای بقا دارند ، هر یک از تیم ها یک خلاصه مدیریتی ۶ الی ۷ صفحه ای آماده کرده اند که بعد از ابراز علاقه سرمایه گذار و عقد قرارداد NDA ( عدم افشای اطلاعات ) اطلاعات دقیق تری از این استارتاپ ها برای تصمیم گیری بهتر در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.
و در نهایت به این نکته اشاره شد که سرمایه گذاری بر روی افراد پر انگیزه صورت خواهد پذیرفت .و از همه سرمایه گذار ها دعوت کردند که در این حرکت بزرگ سهیم باشند.
بعد از این پنل ، نوبت به ارایه سایر تیم ها رسید :
ارایه تیم ششم : اخبار رسمی
میران سرمایه مورد نیاز ۲۷۰٫۰۰۰ هزار دلار معادل حدود ۹۰۰ میلیون تومان
ارایه تیم هفتم : lendem
سرمایه مورد نیاز ۱۲۰٫۰۰۰ دلار معادل حدود ۴۰۰ میلیون تومان
من در حال حاضر مشاوره یک استارتاپ بانام Congopamدر کانادا هستم که بر روی ایده ای مشابه این تیم کار می کند ، ایده ای در حوزه اقتصاد اشتراکی یا Sharing Economy در حوزه کتاب !
اعضای این تیم لباسهاشونو با هم ست کرده بودن! سبز!
ارایه تیم نهم : KSNA
سرمایه مورد نیاز : ۶۵۰ میلیون تومان برای مدت ۱۸ ماه
این تیم از شیراز به تهران آمده بودند و بسیار پر انگیزه بودند ، موسسان اون رو میشناسم ( اولین برگزار کننده های استارتاپ ویکند در شیراز هستند ) من برای ارایه دوره ویدیوییبوم مدل کسب و کار که در ایام عید آماده کردم با این تیم ها در حال مذاکره هستم !
ارایه تیم دهم : تیم هنری
سرمایه مورد نیاز ۶۰۰ میلیون تومان که ۳۰۰ میلیون تومان سرمایه درگردش و ۳۰۰ میلیون تومان توسعه تیم و ایده
این تیم به زبان فارسی ارایه داد.
ارایه تیم یازدهم : تیم نوار
سرمایه مورد نیاز : ۷۲۵ میلیون تومان برای ۱۸ ماه
این تیم ایده ای مشابه اولین استارتاپ من بنام آوابوک ( فراکتاب ) رو داشت که شخصا بهش علاقه مند هستم و کلی با موسسش در مورد ایده اش با هم گپ زده ایم !
بعد از ارایه تیم ها زمان نهار و شبکه سازی شد ، با تیم ها کلی گپ زدم و نظرشون رو در مورد تجربه ارایه پرسیدم .یک سری قرار هم با تعدادی از سرمایه گذاران گذاشتیم . این بود گزارشی از رویداد Demo Day آواتک !
بررسی ،تحلیل و چند سئوال ( لطفا مشارکت کنید )
آیا قیمت ها بالاست ؟
قبل از پاسخ به این پرسش بهتره یک تحلیل اولیه داشته باشیم
این استارتاپ ها هر کدام بطور پیش فرض ۵ نیرو داشتند ، این تیم ها باید از آواتک خارج شوند ، پس نیاز به مکان و تجهیزات دارند.اگر یه حساب سرانگشتی بکنید ( خیلی کلی ) به این ارقام میرسیم
۵ نیروی انسانی ، با حقوق ماهیانه متوسط ۲ میلیون تومان در ماه می شود ۱۰ میلیون تومان و در سال ۱۲۰ میلیون تومان ( بحث بیمه و… فعلا محاسبه نمیشه ) .۱۲ ماه اجاره یک مکان معمولی در تهران ( ماهیانه ۲ میلیون تومان ) = ۲۴ میلیون تومان
هزینه ها ی تجهیزات و اینترنت و سرور و = ۳۰ میلیون تومان در سال ،جمعا = ۱۷۰ میلیون میشه ،و ماهیانه یک برنامه بازاریابی داشته باشن که بسته به نوع برنامه بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون در سال ممکنه هزینه داشته باشند پس رقمی بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ میتونه هزینه اونها در یک سال باشه …البته این محاسبات خیلی دقیق نیست ولی میتونه یک دید کلی بده !
پس سرمایه حداقلی ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون برای بازه ۱۲ ماهه شاید معقول باشه! البته محاسبات دقیق تر لازمه …اینجا خیلی کلی حساب کردم و من شخصا خیلی از هزینه های تهران خبر ندارم ، خوشحال میشم نظر شما رو هم در این باره بدونم !
اینکه قیمت ها بالاست یا نه رو خودتون قضاوت کنید.
چند سئوال لطفا نظر بدید
به نظر شما این رقم مورد نیاز در ازای چند درصد سهام این استارتاپ ها در نظر گرفته شده است؟
آیا سرمایه گذار در تصمیم گیری ها دخیل می گردد؟ میزان رای آنها چقدر خواهد بود؟
نکاتی مهم در ارایه های Demo Day آواتک
۱٫تعدادی از ارایه دهندگان سئوالاتی را از حضار پرسیدند که : مثلا چند نفر از شما تا به حال چنین مشکلی داشتید …. یا….آیا این مسئله رو تجربه کردید؟… ، تعداد کمی از افراد در سال دستشتان را بالا بردند ! و این زیاد جالب نبود و خود ارایه دهنده ها تعجب کردند ! سرمایه گذار ها هم به افراد حاضر در سالن نگاه می کردند ، عدم بلند کردن دست در مقابل سئوال ارایه کننده شاید این نکته منفی را داشته باشد که : نکند نیاز درست تشخیص داده نشده و محصول یا خدمت خواهان نداشته باشد …..! خیلی نکته مهمی است ! ممکن است هیچ کس نیازی به محصول شما نداشته باشد ( افراد حاضر در سالن )، اینجاست که ممکن است کمی نگرانی ایجاد شود .
۲٫برخی محاسبات غیر حرفه ای بود ، مثلا: جامعه هدف ما ۶ میلیون نفر است ، اگر ما نصفی از آنها را هدف قرار دهیم و آنها در سال حداقل دو خرید ۵۰ هزار تومانی از ما داشته باشند به درآمدی ۳۰۰ میلیارد تومانی میرسیم !!!!!!!
۳٫یکسری از متریک ها و محاسباتی که تیم ارایه داده بودند ، متریک های صحیحی نبود ، مثلا تعداد کاربران آنلاین در یک برهه زمانی اصلا ملاک جالبی نیست !
۴٫تعداد کمی از تیم ها میزان درآمد خود را ارایه کردند ! اینکه در همین مدت کم چقدر درآمد زایی داشته اند ( البته قطعا در جلسات خصوصی با سرمایه گذار این موارد ارایه خواهد شد ، شاید در جلسه عمومی نیازی به ارایه آنها نداشتند )
۵٫برخی از تیم ها ارایه های تاثیر گذاری داشتند ، مثلا تیم نوار با پخش صدای با کیفیت نمونه ای از محصولات تولید شده در فضا تاثیر گذاری خوبی داشتند ، از طرفی تیم وبیاد با ارایه دمویی تجمیعی از ویدیو های آماده شده ،کیفیت محتوای خود را به نمایش گذاشتند که به نظر من خیلی تاثیر گذار بود .
۶٫برخی از تیم ها ارایه ای یکنواخت داشتند و برخی مانند بازیگران روی صحنه اکت داشتند!اینها نکات مهمی است
در نهایت این جلسه و اتفاقات خوبی که بعد ازآن انشاالله خواهد افتاد ، یکی از جلسات تعیین کننده آینده صنعت سرمایه گذاری ریسک پذیر و رشد و توسعه استارتاپ های ایران خواهد بود.
برای همه تیم ها آرزوی موفقیت دارم !
راستی شما اگر سرمایه داشتید بر روی کدامیک از تیم ها سرمایه گذاری می کردید !؟
منتظر نظرات شما هستم !
با سلام و تشکر گزارش جامع و کاملی بود.
بسیار عالی بود.. با تشکر
توی نکته دومتون،
گفته نشد به درآمد ایکس تومنی میرسیم،
این نشون میده یا خوب گوش نکردین یا علم استارت آپیتون انقدر پایین هست که تفاوت ابعاد بازار با پیش بینی فروش رو متوجه نمیشید!!!!!
ابعاد بازار فاکتوری هست که تنها نشون میده یه استارت آپ تو بهترین حالت تو یک سگمنت چقدر میتونه کسب درآمد بکنه،
بیچاره بیمار هایی که دکتر استارت آپیشون شما باشید.
خیلی انتقاد های جدی تری نسبت به نوشتتون داشتم ولی فقط همین یک مورد رو کافی میدونم.
ممنون بابت ابراز نگرانی نسبت به بیماران ( اینجا بیماران ما استارتاپ ها هستند نه افراد )
من فکر کنم خوب گوش کردم چون برای یادگیری آمده بودم، دلیل عصبانیت شما رو هم میدونم ( انتقاد پذیر باشید )، ولی اشکال نداره ،
جواب : پیش بینی بازار باید یک پیش بینی پخته و واقعی باشد ، سرمایه گذار قرار نیست که رو خوش بینانه ترین حالت ( که به نظر من این روش توهم است ، نه خوش بینانه )
تصمیم بگیرد ، در متد استارتاپ ناب ،سنجه ها ( متریک هایی ) ارایه شده که صاحب استارتاپ رو هوشیار می کنه که ای بنیانگذار ، پیش بینی بازار به این سادگی نیست که تعداد مشتریان هدف * احتمال فروش مبلغ ایکس در سال بکنید و به مبلغ چند صد میلیارد تومانی برسید.شما باید کمی دقیق تر و واقعی تر با دلیل و مدرک این پیش بینی را به سرمایه گذار ارایه دهید ! سرمایه گذار هایی که در این جلسه حضور داشتند ( و من شناخت از آنها دارم ) با این اعداد و پیش بینی ها هیجان زده نمی شوند.
درضمن خیلی خوشحال میشم ایرادات جدی خودتون رو نسبت به این گزارش همینجا مطرح کنید ، تا دوستان از تجربیات ارزشمند شما بزرگوار استفاده نمایند.
(دوست عزیز بنیانگذار ، که میدونم مربوط به کدوم تیم هستی ، یادت باشه ، در فرآیند استارتاپیت سعی کن همیشه یکی رو پیدا کنی که ازت انتقاد کنه ، نه اینکه توهماتت رو دامن بزنه ، این یک موهبت و لطفه )
منتظر انتقاداتت هستم !
و ممنون بابت پیغامت
من فکر نکنم به صورت مخفی اومده بودم که شما بخواین حدس بزنید که بنده کی هستم ، هم اسمم و هم ایمیلم برای شما نمایش داده میشود و میتونستید خیلی راحت متوجه بشید که بنده امیر فتاح زاده موسس هنری.کام هستم.
همچنان هم تفاوت متریک های فروش یا به قول شما سنجه ها رو با ابعاد بازار یا مارکت سایز نمیدونید و روی این اشتباهتون پافشاری میکنید.
متریک ها یا توی لین “کی متریک” های که یک مشخصه مهم برای چک کردن درستی مسیر استارت آپ هستن کاملا متفاوت هستن با ابعاد بازار که برای نمایش این هست که یک استارت آپ با چه مقدار مخاطب و چه مقدار فروش تو حالت ایده آل مواجه خواهد شد.
تا وقتی انتقادی به این مشخصی و نمایانی که توی هر منبع آموزشی استارت آپی هست رو قبول ندارید چه جوری انتقادهای دیگه رو انجام بدم .
موفق باشید….
سلام و درود به به…مشخصه حسابی این انتقاد شما را ناراحت کرده…
ممنونم از اینکه خودتان، خودتان را معرفی کردید، این هم نوعی تبلیغات ( نمی دانم منفی با مثبت ) برای استارتاپ هنری محسوب می شود !
به نظر من اینکه شما در پرزنت جلوی سرمایه گذار چنین تحلیلی از ابعاد بازار ارایه دهید کاری بسیار ساده لوحانه است : منظورم این تحلیله
ما ۶ میلیون مشتری احتمالی داریم ، احتمالا ۳ میلیون از اونها ۲ خرید در سال به مبلغ ۵۰ هزار تومان ( جمعا ۱۰۰ هزار تومان ) انجام میدن و واووووووو سایز بازار ما و پیش بینی ما ۳۰۰ میلیارد تومان است ! ( مبنای خرید ۵۰ درصد از آن شش میلیون چیست ؟ چرا ۵۰ درصد ، من میگویم ۸۰ درصد اصلا ۱۰۰ درصد ، ایده آل است دیگر ؟ قرار بود خوشبینانه نگاه کنیم ؟ چرا ۵۰ هزار تومان ۱۰۰ هزار تومان،نه اصلا ۲۰۰ هزار تومان ) این تحیل ایده آل در ارایه جلوی سرمایه گذار بسیار تحلیل خامی است و…..بماند،انشاالله رستگار شوید . ما از نظر تکنیک و برای عبرت دیگران نکات را میگوییم.
حالا شما بزرگوار فرض کنید ما پذیرفتیم و اطلاعاتمان کم است ، اگر امکان دارد سایر انتقادات نسبت به این گزارش رو بیان بفرمایید تا ما خودمان را اصلاح کنیم. من برعکس شما عاشق انتقادم ، آنهم کوبنده ! میدونی چرا ! چون دوست دارم پیشرفت کنم ! و نمی خواهم در توهم دکتری بمانم !
راستی ارایه فارسی شما ، برخلاف گروه های دیگر هم تحسین برانگیز بود !
کاملا از شیوه ی جواب دادنتون مشخصه که تا چه حد آدم انتقادپذیری هستید!!!!
همچنان هم تفاوت ابعاد بازار با متریک های فروش رو متوجه نمیشید و روی جهلتون پافشاری میکنید.
احتمالا اون موقع که من داشتم این قسمت ها رو توضیح میدادم حواستون جای دیگه بوده که واژه ها رواونجوری که سوادتون اجازه میداده متوجه شدین توی اون قسمت من از واژه مشتری استفاده نکردم و یکسری آمار از ابعاد بازار این حوزه رو دادم، چیزی که معیار مهمی برای سرمایه گذارها هست.
شما هم بجای این حرف ها برو واژه ی مارکت سایز رو گوگل کن، جون انتقاد من رو که قبول نمیکنی شاید مقالات سایت های دیگه آگاهتون کنه.
در فضایی که هر کس با کپی حرف دیگری و یا تو بهترین حالت ترجمه مقالات میتونه استاد بشه شما هم میتونی دکتر باشی !!! خیلی خودت رو نگران نکن چون توی این فضا ما هم شما رو دکتر فرض میکنیم 😉
کدوم شیوه درجواب دادن برادر ، شما کمی عصبانی شدید…شما الان باید در حال مذاکره با سرمایه گذاران باشید ،ولی خوشحالم که وقت آزاد دارید و منو به جهلم آگاه میکنید .
من پاسخم را در قالب یک سئوال مطرح می کنم:
سئوال ۱: لطفا بفرمایید که ابعاد بازار یعنی چه؟یعنی حالت خوشبینانه از تخمین میزان فروش ؟ یا تعریف دیگری که من بلد نیستم ، فقط بفرمایید که معنی ضرب این ارقام چیست
۶ میلیون زن خانه دار
۵۰ درصد آنها خریدار= ۳ میلیون
۲ خرید ۵۰ هزار تومانی یعنی ۱۰۰ هزار تومان در سال
و عدد ۳۰۰ میلیارد تومان در سال
موسس محترم استارتاپ هنری ،آیا ۳۰۰ میلیارد تومان ابعاد بازار شماست ؟ اگر من بجای ۵۰درصد عدد ۶۰ درصد را بگذارم ، چه اتفاقی می افتد؟ بجای ۱۰۰ هزارتومان ۲۰۰ هزار تومان ؟ چه؟ لطفا همین سئوال را پاسخ بدهید تا سئوال های بعدی را از شما بپرسم
من سئوالم رو صریح مطرح کردم ، و امیدوارم شما هم به جای اتهام جهل و پافشاری بر بیسوادی بنده ، سئوالات را پاسخ دهید .
چون سایت اجازه جواب تو در توی بیشتر نمیداد اینجا جواب میدم.
خوبه متوجه شدین چقدر وقت بنده رو دارید هدر میدین.
فقط برای اطلاعاتون عرض بکنم تیم ما تنها تیمی بود که قبل از دمو دی اینوستور ها اعلام تمایل کردن و تو قالب انجل به ما اضافه شدن و الان هم تقریبا نیازی به جلسه نداریم با اینکه تعداد قابل توجهی از سرمایه گذاران اعلام تمایل کردن ولی ما از قبل سرمایه گذارانمون رو انتخاب کرده بودیم. و الان در مراحل نهایی هستیم.
با اینکه مطمئن هستم که شما دنبال جواب نیستین و کسی که خودش رو به خواب زده رو با هیچ چیز نمییشه بیدار کرد ولی جواب میدم شاید یکی اینجا بخواد بخونه.
ابعاد بازار معیار مهمی در سرمایه گذاری روی یک استارت آپ هست، موضوعی که امکان رشد یک مجموع رو نشان میده ، فرض کنید کسی دستگاهی تولید میکند که تنها برای افرادی که هم نابینا هستن و هم ناشنوا هستن کاربرد داره و قیمت این دستگاه هم بر فرض تنها صد هتزار تومن است، پس حتما سرمایه گذار تمایل ندارد روی اون دستگاه سرمایه گذاری کند مگر اینکه شخص بتونه ثابت کنه که تعداد قابل توجهی از این افراد وجود داره.
یا مثال دیگر اینکه شخصی یک اپلیکیشن فارسی برای گوشی های بلک بری تولید کنه . پس شخص تو مرحله ی اول باید ثابت کند که چه تعداد کاربر فارسی زبانی که بلک بری دارن وجود داره بعد بیزینس مدلش رو توضیح بده .
توی کار ما هم برای بعضی ها این سوال هست که مگر چه تعداد افرادی هستن که میخوان هنرهای دستی رو از خانه انجام بدن، پس ما اول باید ابعداد بازار رو مشخص کنیم .
یعنی بیان کنیم این بازار چه تعداد مخاطب و چه مقدار گردش مالی دارد و بعد بر اساس اون مقدار میتونیم اعلام بکنیم هر سال چه نسبتی از ابعاد بازار رو ما اشغال کرده ایم و چقدر دیگه میتونیم رشد کنیم . این موضوع مهمترین معیار برای انتخاب یک استارت آپ توسط سرمایه گذار هست .
چون بیزنسی که بعد از یکی دو سال اشباع بشه و جایی برای رشد نداشته بشه ارزش سرمایه گذاری را ندارد.
البته باز هم تاکید دارم که شما از صحبت های بنده اون مقداری که حافظه تا و سوادتان اجازه میداد برداشت کردین چون بیش از نیمی از صبحت های بنده رو در مورد ابعاد بازار هنری بریدین و …..
تعداد زنان خانه داری ایران طبق سرشماری سال نود هجده میلیون
دوازده میلیون پانزده تا چهل سال
شش میلیون دسترسسی به اینترنت دارن
و گفتم اگر تنها پنجاه درصد از این افراد علاقه به تنها یک هنر دستی داشته باشن .
و اگر تنها دو بار در سال خرید کنند…..
اون عدد پنجاه هزار تومن هم میانگین بسکت یا سفارش مشتری های ما در شش ماه گذشته بوده.
به این میگن ابعاد بازار و بنده نگفتم که این افراد مشتری ها ما خواهند بود فقط گفتم با این چنین بازار روبرو هستیم ….
سئوال من پاسخ داده نشد : فرمودید:
گفتم اگر تنها پنجاه درصد از این افراد علاقه به تنها یک هنر دستی داشته باشن .
و اگر تنها دو بار در سال خرید کنند…..
دوباره می پرسم :
چرا این اگر ها بجای ۵۰ درصد ،۶۰ یا ۴۰ درصد نیستند و چرا دوبار خرید ،یک یا سه بار نیست .
همون جوری که گفتم مخاطب بنده شما نیستین، چون اگر هدفتون یادگیری بود، تا الان یاد میگرفتین….
اون اعداد پیش بینی هست و کسی هم دنبال عدد دقیق نیست توی ابعاد بازار….
البته هر کدام از پیش بینی ها منطقی پشتش داره ….
همچنان هم میگم مشکل شما اینه که معنی ابعاد بازار رو نمیدونید و نمیخواین هم بدونید….
اشتباه بزرگی کردم که این همه وقت رو صرف این کردم که با فردی مثل شما صحبت کنم. امیدوارم حداقل سایتتون چندتایی بازدید کننده داشته باشه که این مطالب حداقل برای بقیه مورد استفاده قرار بگیره ….
راستش اگر من تا امروز ادبیات و نحوه صحبت شما رو تحمل کردم با هدف این بود که اگر کلمات خوشایند نیستند ، لااقل شاید ( فقط شاید) نکته آموزنده ای برای مخاطبین داشته باشد.
در مورد سواد و بی سوادی شما ، یا هدفتان از ادامه این بحث، برخلاف شما من هیچ پیش داوری نمی کنم:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تاسیه روی شود هرکه دراو غش باشد
مجموعه این گفتگو ها بنده رو نه به عنوان مشاور سرمایه گذاری و نه به عنوان یک مخاطب عادی قانع نکرد.امیدوارم این روش گفتگو برای سایر خوانندگان وسرمایه گذاران قانع کننده باشد.
در نهایت من شخصا به شما و تلاشهاتون علاقه مندم.
موفق باشید.
بسیار ممنونم از گزارش جامع ، علاقه مندانه و انتقادی از نوع واقع بینانه شما
یکی از دوستان بنده در چرخه پذیرش دوم آواتک (تکرار میکنم دور دوم یعنی همین دو سه ماه پیش) شرکت کرده بود که زمان مصاحبه بعد از مهلت بسته شدن درخواستها (۳۱ ژانویه) بوده، خانم یوسینگر به ایشان گفته بود که ۱۰۰استارتاپ در این دوره درخواست داده اند که از بین آنها ابتدا ۴۰ و سپس ۲۰ استارتاپ انتخاب خواهند شد، اما آقای ملایری در این جلسه گفته اند که ۲۱۰ استارتاپ، اگر میبینند لطفا علت این مغایرت رو توضیح بفرمایند.
در مورد آقای امیر فتاح زاده، به نظر ایشان بسیار خوش تیپ و با تکبر و با خودشیفتگی فراوان و پرخاشگرانه صحبت میکند. بگذار برایت توضیح دهم که چقدر متوهم هستید:
۱) آقای محترم اتفاقا استارتاپ شما تنها یک سایت معمولی است که تقریبا هر کسی میتواند آن را برپا کند و چیزی فراتر از یک فروشگاه ساده و گمنام اینترنتی نیست. طوری صحبت میکنید که گویی یک تکنولوژی دیولوپ کردید مثلا یک روبات که خودش خلاقانه صنایع دستی میسازد.
۲) من به عنوان سرمایه گذار در سایت شما هیچ یا حداکثر پنج میلیون تومان سرمایه گذاری میکنم زیرا حتی اگر معتقد بودم که سیل پنجاه درصد از زنان خانه دار به وبسایت شما هجوم بیاورند ترجیح میدادم همین وبسایت را با چند میلیون تومان ساخته و با پنجاه میلیون تومان عملیاتی کرده و ۱۰۰% سهام نیز از آن خودم باشد نه اینکه ۶۰۰ میلیون تومان را بابت ۴۰-۳۰% از وبسایت شما بدهم تنها به این علت که شما اصلا نمیدانی ابعاد بازار چیست و لاف میزنی.
۳) زیاد در گوگل سرچ نکن سعی کن بجایش بهتر فکر کنی، خدا پدر گوگل رو بیامرزد که یک مستطیل خالی و یک دکمه کنارش گذاشت تا افراد بی تخصص و ذهن بسته با تکان دادن یک انگشت خیال کنند نخبه سیلیکان ولی هستند.
۴) محاسبات شما خنده دار است! شما ظاهرا ابعاد بازار را با مارکت سایز اشتباه گرفته ای تنها به این علت که این ترجمه فارسی آن است. شما هنوز نمیدانی که مارکت سایز را از روی واقعیات که مهمترین و قابل اتکا ترین آن میزان فروش فعلی بازار است مشخص میشود و یا تخمین های متکی بر اسناد و مدارک دقیقتر نه اینگونه محاسبات کیلویی که تنها بخش درست آن تعداد کل جامعه هدف و بقیه آن با انشالا و ماشالا باشد. آقای علیپور درست میگه چرا ۵۰% و ۷۰% نه؟ چرا دو خرید در سال و پنج یا یک یا هیچ نه؟ اتفاقا به نکته ای که در این حرف بود دقت نکردی و بیشتر سعی کردی حمله کنی تا بلکه طرف مقابل را بترسانی و ساکت کنی. ببینم جلوی همان سرمایه گذارانی که ادعا میکنی برای سرمایه گذاری در وبسایتت هجوم آورده و همدیگر را هول میدهند هم با همین لحن حرف میزنی یا دست روی سینه ازشان خواهش میکنی که ۵-۴ میلیون تومانی بیشتر بهت سرمایه بدهند؟ حتی اگر کسی هم پیدا شود که سرمایه گذاری کند بهتر است زیاد دستپاچه نشوی چون بابت هر یک میلیون سرمایه ای که سرمایه گذار بگذارد حسابی از خجالتت در میاید. سعی کن همیشه متوجه باشی که همانقدر می ارزی که خودت می ارزی.
بگذار کمی بیشتر متوجه اشتباهاتت کنمت:
چرا ۵۰% و ۷۰% نه؟ چرا دو خرید در سال و پنج یا یک یا هیچ نه؟ اتفاقا به نکته ای که در این سوال بود دقت نکردی، درست است در محاسبه مارکت سایز تخمین هم هست اما اگرقرار باشد مانند محاسبه شما همه اش تخمین باشد آنوقت دو نفر مارکت سایز را با فرمول شما حساب میکنند و عددی که اولی در میاورد ۱۰۰۰۰ برابر دومی است!
در یک جمله به نظر میرسد که خیال میکنی مارکت سایز معادل است با تارگت مارکت * میزان خرید هر یک از آنها. خیر، مارکت سایز یعنی تارگت مارکت * درصدی از تارگت مارکت که عملا خرید میکنند * میزان خرید هر یک از آنها. اگر در گوگل هم چیزی رو دیدی دلیل نمیشه درست باشه گوگل فقط لیست میکنه، تعاریف گوگلی رو اتکای بیزنست نکن چون به سادگی چهارچرخ بیزنست رو به هوا میبره. بهتره به استدلال زیر نگاه کنی:
به شکل کاملا خامی تصور میکنی مارکت سایز یعنی میزان خرید کل افرادی که از نظر فیزیکی میتوانند از شما خرید کنند، اگر اینگونه باشد که مارکت سایز هر محصول جنرال به بزرگی کل دنیاست. یعنی مثلا مارکت سایز قوری مانند مارکت سایز کلاهی است که هم قیمت آن است تنها به این علت که محصولی جنرال هستند و همه ممکن است آن را بخرند، بنا بر این از این به بعد سرمایه گذاران باید روی هر محصول جنرال سرمایه گذاری نجومی کنند چون تولید کننده فرموده که همه ممکن است آن را بخواهند و اگر ما فقط یک درصد آنها را جذب کنیم بیل گیتس میشویم. در محاسبه مارکت سایز یا باید به میزان فروش کل رقبا اشاره کنی و یا باید استدلال محکمی داشته باشی که دیگران عملا حاضرند دست در جیب خود کرده و پول بپردازند نه اینکه صرفا از نظر فیزیکی میتوانند دست در جیب خود کنند و پول بپردازند.
به نظر میاد که عمده ترین دلیل اشتباهاتت جدای از نوع کاراکتری که داری، این است که چون فکر میکنی صنایع دستی امری جنرال است بنابراین چون جامعه هدف بزرگی داری پس محتمل است جمع کثیری از آنها برای محصول شما پول بدهند و نیز جا دارد که سهم قابل توجهی از آن پول دهندگان آنهم نه ۱% بلکه انشالا ۵۰% را هم بدست آوری، در حالی که اصلا تضمینی نیست که حتی با صرف ده سال و میلیارد ها تومان بتوانی نه ۱% که حتی یک صد هزارم آنها را هم قانع کنی که برایت پول بپردازند. اشتباه مهلکی که میلیونها نفر در رویای د نکست بیگ سینگ خود و سرمایه دیگران را قربانی کرده و میکنند.
همیشه یادت باشه که اگر داری کاری رو میکنی که فکر میکنی میلیونها مشتری داری آن هم نه مشتری رایگان بلکه پولی، که ایده آن آنقدر ساده است که به فکر میلیونها نفر دیگر هم رسیده و میرسد، و انجام آن هم آنقدر ساده است که میلیونها نفر میتوانند آن را انجام دهند: اگر رقیب گنده ای نداری که حسابی بترس چون حتما فروشی ندارد. اگر هم داری ببین که چرا تعداد این رقبا چند میلیون نفر نیستند. در این عرصه تنها چیزی که میشود روی آن اتکا کرد این است که سرویس یا پروداکتی که ارائه میشود آنقدر پیچیده و یونیک باشد که دیگران فعلا یا هیچگاه نتوانند آن را ارائه کنند. مثال سمبولیک آن یک سافتور بسیار پیچیده نظیر ویندوز یا سرویسی حاوی الگوریتم های پیچیده نظیر گوگل.
بیل گیتس چندی پیش گفته بود که دو سوم استارتاپ های سیلیکان ولی نه کم ارزش بلکه احمقانه هستند، خدا رحم کند به برخی از استارتاپهای وطنی!
دوران د نکست بیگ سینگ (فوری یه چیزی بساز و پول بریز روش و دو ساله منفجر شه) گذشته، نه به این معنا که دیگر به وجود نمیاید بلکه به این معنا که دیگر انقدر نسبت آنها به کل تلاش کنندگان کم میشود که احتمال دستیابی به آن عملا به صفر میرسد.
د نکست بیگ سینگ بیزنسی است بیلیون دلاری با احتمال بیلیونیوم ، بنابراین کسانی که برای آن کار میکنند عملا برای یک بیزنس یک دلاری کار میکنند.
برای مردم راحت تره که در مورد چیز بزرگ بعدی حرف بزنند و رویا پردازی کنند، تا اینکه در جهت ساخت و پرورش یک چیز بزرگ صادقانه تلاش کنند.
سلام خیلی عالیه این سرمایه گذاری ،
ما یک تیم استارت اپ در ابادان تشکیل دادیم و هدف شرکت توی دوره های استارت اپ و بعد اواتک رو داریم و از الان روی بوم مدل و تخته ازمایش ایده هابر اساس اموزش های سایت داریم کار میکنیم چون در خوزستان کلا یک دوره برگزار شده و دسترسی به دوره ها فعلا محیا نیست
این گزارش خیلی انگیزه مارو بالا برد
دم شوما گرم دکتر !
درود بر شما و موفق و پیروز باشید
سلام
خیلی ممنون از گزارش خوبتون
تعجب کردم که کسی نظری نگذاشته. شاید هم هنوز تایید نشدند نظرات!
تجربه زیادی ندارم و صرفا نظر شخصیم رو میگم. من یک کم شک دارم که با این شدت باید تمام هزینه ها به دوش سرمایه گذار باشه. مثلا تو اون حساب کتاب سرانگشتی و کلی که داشتید، به نظرم منطقی نبود که حقوق ماهانه هم گنجونده بشه. به نظرم سرمایه گذار سرمایش رو میذاره با این فکر که ایده قراره بگیره. و در همین راستا هم از تیمی که تازه خودش صاحب ایده هست، انتظار میره چیزی که به پای ایدش میذاره، تلاش و وقتش باشه و دیگه انتظار درآمد و حقوق ماهانه از طرف سرمایه سرمایه گذار نداشته باشه. اینطور میتونه ایمان و اطمینانش به درآمدزا بودن ایده رو هم نشون بده.
دو سوال طرح کردید …
* به نظر شما این رقم مورد نیاز در ازای چند درصد سهام این استارتاپ ها در نظر گرفته شده است؟
* آیا سرمایه گذار در تصمیم گیری ها دخیل می گردد؟ میزان رای آنها چقدر خواهد بود؟
خیلی روی این موضوعات فکر کردم پیش از این هم. سرمایه گذاری در اینجور فعالیت ها، همونطور که از اسمش پیداست، پر از ریسک هست و باید متوجه ارزش کار سرمایه گذار شد. برای همین من حداقل، اختصاص نیمی از سهام و داشتن حق رای رو برای سرمایه گذار محفوظ می دونم. البته میزان حق رای رو فکر نمی کنم بشه به صورت کلی گفت و این نظر رو هم با فرض این دادم که سرمایه مورد نیاز استارتاپ به صورت کامل توسط یک سرمایه گذار داده شده باشه.
خیلی ممنون.
خوش باشید.
ممنون از نظرتون ،در مورد محاسبه حقوق اعضای تیم باید ببینیم برنامه های هر تیم به چه صورت است ، استراتژی های مختلفی برای هزینه کردن وجود داره ، من ساده ترین سناریو رو در نظر گرفتم ( این تیم ها معمولا ۲ الی ۳ بنیانگذار دارن ، الباقی کارمند هستند که احتمالا نیاز به حقوق دارن)
ممنون بابت پاسخ دادن به سئوالات و اعلام نظر
سلام و تشکر .
اعداد ارقام رو به نظرم خیلی جاها بالا زده بودن . اما این ارقام با توجه که کارهای انجام شده الان زمان بررسی دقیقش نیست !
اکثریت ایده ها تکراری بودن !
در واقع با ارایه سرمایه میتونن برندش کننو سود دهی برسن . اما در کل ایده عا ایدهی نو نبوده . جز ایده ۲nate که مناسب با نیاز اجتماعی کشور ایران هست .
ممنون بابت نظر ، البته اعداد و ارقام ارایه شده قطعا تحلیل ها و برنامه هایی پشتش وجود داره و درنهایت سرمایه گذار باید ببینیم چه تصمیمی می گیره.
درمورد ایده هم ، یادتون باشه لزوما ایده یک استارتاپ نباید خیلی نو یا خلاقانه باشد ، باید ببینیم کدام نیاز واقعا وجود داره و توسط این ایده قابل پوشش هست
ممنون که ما رو در جریان حال و هوای برنامه قرار دادی
خسته نباشی دکتر!
درود ابراهیم جان ….مخلصیم
ممنون از گزارش …
چند نکته که دوس دارم نظر شما رو بدونم در موردش اینه که ، این درست که ایده مهمتر از نحوه اجرا نیست ولی ایده باید پول ساز هم باشه ! مثلا اگر یه تیم در مورد راه اندازی یه فروشگاه اینترنتی تخصصی قصد جذب سرمایه داشت به نظرم احتمالا موفق میشد! ( در مقایسه با ایده های موجود )
نکته دوم هم که به نظر یه جور بیماری در جامعه استارتاپ ایران است ، رفتن به سمت پروژه های غیرعلمی ( کمتر علمی ) است . که به نظرم عامل اصلی این جهت دهی شتابدهنده ها هستند . ( البته منظورم از غیر علمی اینه که ایده ها بر اساس ارئه یه سرویس ساده است و هیچ کس به سمت مثلا پردازش تصویر یا چیزای مشابه نمیره . )
و نکته آخر هم ایمکه به نظرم دیگه زیادی به این جمله که ایده مهم نیست به اندازه اجرا داره توجه میشه ، مثلا در اواتک اصل اول تیم هست نه ایده . و این تفکر حاکم هست که تیم خوب میتونه یه ایده متوسط رو به نتیجه برسونه در صورتی که پیدا کردن و جمع کردن تیم حرفه ای در حین جذب سرمایه ساده تر از پیدا کردن یه ایده برای یه تیم خوبه .
ممنون بابت نظراتت
نظر شما محترم ، ولی من شخصا در مرحله اول انگیزه بنیانگذار برای اجرا ، بعد توان تیم سازی و قدرت تیم و در نهایت پتانسیل ایده رو بسیار مهم میدونم.
یک تیم خوب راهشو بالاخره پیدا می کنه ! چرخش ایجاد میکنه ،ایده رو عوض میکنه و….
البته این بر اساس تجربه من هست و یک نظر شخصی.
سلام
ممنون از گزارش خوبتون
تیم هشتم (میز تحریر) از قلم افتاده!!؟؟
اتفاقا برای من هم سئوال بود ، میز تحریر در روز دمو ارایه نداشت !
نمیدونم چرا ، ولی این تیم ارایه نداشت
سلام،
مطلب مناسب و مفیدی بود. در مورد ریحون به نظرم رقم ریالی درخواست درست نباشه. چون نوشتید دو میلیون صد هزار… و واحدش هم ننوشتید.
درود ، بله درسته ، اشتباه نوشتم دومیلیارد و هفت صد هزار تومان میشه …انشاالله وقت کنم اصلاحش می کنم
ممنون
با تشکر. نفرمودید این اعداد بابت چند درصد از سهام محسوب میشه?
سئوال اصلی همین است ، باید در این مورد مطالعه و تحقیق کرد … اصل داستان ارزشگذاری همینه !
در حال تحقیق بر روی این موضوع هستم 😀
سلام دکتر
من صاحب ایده “شبکه تولید محتوا” هستم که توی مشهد برنده شد و بعدش هم توسط سرآوا جزو ۷ تیم برنده کنفرانس پل برلین اعلام شد، البته خودم موفق نشدم بیام و همکارم خانم صادقی با شما خواهند اومد.
ممنون از گزارش خوبت، در مورد سؤالاتی که پرسیدی به نظرم بعضی از قیمت ها بالاتر از حد نیاز بوده و دوستان جا برای چانه زنی یا هزینه های خیلی پیش بینی نشده! هم گذاشتند. در مورد سهام چیزی که من شنیدم خود آواتک ۱۵ درصد سهام رو برمیداره و سرمایه گذاران بعدی هم احتمالاً همین حدود رو توقع داشته باشند. هرچند روال های دیگه ای هم در مورد سرمایه گذاری وجود داره که سرمایه گذار برای یک مدت سرمایه اش رو در اختیار استارتاپ قرار میده و بعد از اون مدت سرمایه + سودش رو برمیداره و از شرکت میاد بیرون بدون هیچ سهامی.
دخیل شدن سرمایه گذار در تصمیم گیری ها بستگی به حضورش در هیأت مدیره داره که باید با توافق طرفین در مورد تصمیم گیری بشه، هرچند خود من اگر سرمایه گذار بودم قطعاً شرط حضور در هیأت مدیره رو بیان می کردم!
در مورد انتخاب یک استارتاپ از میان این تیم ها نمیشه اینطوری تصمیم گرفت و باید طرح و ارائه شون رو دید تا بشه درست تصمیم گرفت ولی به طور کلی ۲nate و lendem ایده هایی بودند که رقبای کمتری نسبت به بقیه داشتند و در صورت ارائه طرح خوب می تونن موفق تر باشند.
سلام و درود بر شما و ممنون بابت پاسخ شما
در مورد اطلاعات اینکه سرآوا چند درصد رو بر میداره کمی بیشتر تحقیق کنید ، اینگونه که گفتید نیست!
در مورد نظرتون بابت انتخاب یکی از استارتاپ ها بابت سرمایه گذاری یک نکته هست ، و اون هم اینه که یادتون باشه همیشه بی رقیب بودن ،دلیل خوبی برای انتخاب کردن یک استارتاپ برای سرمایه گذار نیست ! بعضی مواقع داشتن رقیب بیانگر این است که بازاری برای آن ایده از قبل وجود داشته و شاید نداشتن رقیب به این معنی باشد که هنوز بازاری برای آن ایده بوجود نیادمده است.
درود و ممنون بابت نظراتت
ممنون از شما گزارش خیلی جامع و خوبی بود اگر اجازه بدید من هم دوست دارم این مطلب رو با ذکر منبع در وبلاگ خودم منتشر کنم اگر ایرادی نداره , البته آواتک هم ۱۵ درصد رو بر میداره دوستمون ( آقای ناصح ) اشتباه نگفتن .
بسیار ممنون من یه پیگیری می کنم این موضوع رو …جالبه …ممنون بابت تایید صحت اطلاعات
سلام
دو مورد بهتره از هم تفکیک بشه :
۱ قیمت یک کسب و کار با میزان در آمد اون نسبت سرمایه معین میشه .
حالا یک سوال : با این ارقام نجومی که برای سرمایه اولیه احتیاج دارند . چه مقدار فروش خواهند کرد که جوابگوی فقط بازگشت این سرمایه باشد?
پس یک اشتباه است که اینقدر سرمایه را بالا عنوان کردند. اتفاقا باید سرمایه مورد نیاز پایین باشد تا سود آوری بالا برود و در نهایت ارزش استارتاپ بالا برود . یک کلام . استارتاپ شما با چقدر پول میتونه چقدر پول تولید کنه ?
۲ قرار نیست که کل مخارج و هزینه های استارتاپ را از حقوق گرفته تا دفتر و ….. سرمایه گزار تأمین کنه ?! خوب اگر اینجوریه که همه میشوند کارمندش و اون مالک کل فر آیند و البته درصدی برای ایده و کار گذشته در نظر گرفته میشه .
بحث طولانی است ولی خلاصه بگویم.
اگر کار شکست بخوره . پنج نفر حقوقشون را گرفتن و دفتر داشتن و …… و بعد ۱۸ ماه ببخشید که ایده شکست خورد و خدا حافظ و پول های سرمایه گزار است که نابود شده است???!!!!!
من تجربه کامل این موارد را داشتم.
شاهد صرف چند میلیارد تومن پول و سالها زمان و عمر بوده ام .
ممنون محمد جان بابت نظراتت خیلی عالی بود
فقط یه نکته : اون تحلیل و حساب سرانگشتی که من انجام دادم ، فقط یه تخمین هست ، اینکه بنیانگذاران پول بردارن یا نه رو من تاکیدی ندارم.
منظورم فقط یک سری هزینه های عملیاتی بود ( حقوق کارمندان و….)
خیلی عالی ممنون
سلام
اول از همه ، ممنون از دکتر بابت آگاه کردن ما از اخبار استارتاپ ها
دوم اینکه ، به نظر من قیمت ها یه ذره بالا هستند چون ایده ها ناب و تازه نبوده و با این هزینه ها قصد حذف رقبا رو دارن وگرنه جز یکی دوتا ایده بقیه قبلا توی ایران اجرا شدن (البته همشون قبلا توی خارج از ایران هم بودنا 🙂 )
بازم ممنون دکتر
درود …ممنون بابت نظر…یادتون باشه ، به نظر من نو بودن ایده ، یا کپی بودن ایده ( از نظر من ) خیلی عامل موثری نیست ! مهم اینه که بازار به یک محصول نیاز داشته باشه!
درود فراوان.
به عنوان یک برنامه نویس و کسی که خودش یک استارتاپ رو پیش می بره. باید بگم قیمتها خوب هستند. واقعیت رو باید پذیرفت که یک سرویسی که قرار هست درآمد زا باشه. باید در بهترین حالت پیاده سازی بشه. چه از نظر کاربرد پذیری، اینترفیس، یا مسائل فنی .. و خیلی مسائل رو باید پیشبینی کرد تا مشکلی پیش نیاد. بارها شده سرویسی ران شده اما یک اتفاق ساده مثل سرور نامناسب باعث شده سرویس در دسترس نباشه، و همین مورد باعث ریزش زیادی شده.
در مورد بقیه سوالات هم نظری ندارم. اما تا ۳۰ درصد به نظرم مناسب هست.
بسیار عالی نکته مهمی بود …ممنون.موافقم
سلام
ممنون که تجربیاتت رو به رایگان با ما به اشتراک می ذاری. من خودم خیلی دوست داشتم به این رویداد برم ولی فرصت نشد و با گزارش کاملی شما نوشتی عملا احساس می کنم بخش زیادی از اطلاعات مورد نیازم رو کسب کردم.
به نظر من رقم پیشنهادی برای برخی از این استارتاپ ها خیلی کم بودند. عملا خیلی از اونها با رقبای جدی ای در سطح کشور و جهان روبرو هستند که این خودش هزینه رو می بره بالا. البته به برنامه های جذب مخاطب و جامعه هدف فعلی استارتاپ هم بستگی داره. من خودم به شخصه اگه با سرمایه گذارانی در سطح کشورو جهان روبرو بودم سعی می کردم مبالغ بالاتری رو برای استارت کسب کنم.
در مورد ایده ها هم من به شخصه ایده هایی در فضای سرگرمی های دیجیتال رو بیشتر می پسندم که در این لیست نبود. البته اگر سرمایه ای داشتم، شاید روی دونیت سرمایه گذاری می کردم. البته در مورد روحیه سرمایه گذاری دسته جمعی در ایران کمی نگرانم 🙂
ممنون بابت نظرت عالی
سلام مهدی جان
بنظرم با این قیمتهایی که اعلام شده و با توجه به وضعیتی که هر کدام از این پروژه ها دارند بعید بنظر می رسه که سرمایه گذاری پیدا بشه که حاضر باشه این مبالغ رو در ازای دریافت حتی ۱۰۰% سهام سرمایه گذاری کنه ! به نظر شما ایجاد یک سرویس مشابه چقدر هزینه داره؟ مثلا اگر من بخواهم یک سایت شبیه به نوار بسازم به چقدر سرمایه نیاز دارم؟ ۱۰ میلیون ؟ ۲۰ میلیون؟
اکثر این تیم ها ۲ یا ۳ نفر بودن که در ظرف ۶ ماه این پروژه ها را به این مرحله رسانده اند، پس هر کسی می تونه با همین تعداد و با همین زمان (حالا من نمیگم با نیروی کمتر و زمان کمتر) مشابش رو بسازه . من فکر می کنم با مبلغی کمتر از ۵۰ میلیون می شه هر کدام از این پروژ ها را به وضعیت فعلی رسوند و نیازی به سرمایه گذاری صدها میلیونی هم نیست.
متاسفانه جو غالب در بین اکثر تیم های ایران (و نه فقط بچه های آواتک) اینه که یک استارتاپ بسازند و بجای اینکه روی سود دهی اون تمرکز کنند به فکر جذب چند صد میلیون سرمایه باشند ! تا احیانا اگر پروژه شکست خورد اونها یک درآمدی داشته باشند.
من با توجه به همین اخباری که از خرید استارتاپ های مختلف در دنیا منتشر میشه فکر می کنم ارزش گذاری یک استارتاپ می تونه بر چهار مبنا انجام بشه :
۱- استارتاپی که فقط (تاکید می کنم فقط) تعداد زیادی کاربر داره ، این استارتاپ ها معمولا درآمدی ندارند اما با توجه به کاربران زیادی که دارند سرمایه گذاران حاضرند بر روی آنها سرمایه گذاری کنند و فکر می کنند در آینده این تعداد کاربر می تونه درآمد زیادی تولید کنه ، یک نمونه مشهورش تویتر هست که همچنان در حال ضرردهی هست اما میلیاردها دلار ارزش داره.
۲- استارتاپی که فقط یک تکنولوژی خاص داره ، مانند Oculus Rift این استارتاپ هنوز هیچ محصولی به بازار نداده بود اما فیس بوک به قیمت ۲ میلیارد دلار خریدش ، از معروفترین این استارتاپ ها میشه به اندروید اشاره کرد که در حالیکه هنوز منتشر نشده بود و هیچ مشتری یا درآمدی نداشت توسط گوگل خریداری شد.
منطق خرید این استارتاپ ها دستیابی به تکنولوژی استارتاپ هست ، هر چند خریداران معمولا خودشان هم توان ایجاد همان تکنولوژی را دارند اما در رقابت وحشتناکی که در غرب هست زمان عامل مهمی است ، استیو جابز در مراسم معرفی آیفون گفته بود که سایر شرکتها از لحاظ تکنولوژی دو سال با ساخت همچین گوشی فاصله دارند. اگر سامسونگ یا ال جی می تونستند یک ماه بعد از آیفون یک گوشی مشابه تولید کنند آیا موفقیت آیفون در همین حد فعلی بود؟
۳- استارتاپ هایی که فقط سوددهی خوبی دارند ، البته در دنیای آی تی خیلی کم از خرید چنین استارتاپ هایی می شنویم ولی سرمایه گذاران علاقمند به سرمایه گذاری در چنین استارتاپ هایی هم هستند خصوصا سرمایه گذاران وطنی !
۴- استارتاپی که فقط روابط خاصی دارد ، این استارتاپ ها معمولا در طی زمان توانسته اند روابط خاصی با بخشی از بازار پیدا کنند که ارزشمند است. مثلا یک سایت رزرو هتل که نه کاربر زیادی دارد و نه تکنولوژی و نه درآمدی اما توانسته است با تعدادی زیادی هتل قرارداد ببندد ، این روابط گاهی اوقات برای سرمایه گذاران و خریداران استارتاپ ارزشمند است فرض کنید من بخواهم سایتی راه اندازی کنم برای دریافت اینترنتی سفارش آگهی در روزنامه ، کاربران در سایت می توانند آگهی بسازند و یک روزنامه را برای چاپ آگهی انتخاب کنند و بعد هم هزینه را آنلاین پرداخت کنند ، در این حالت من می توانم با خرید و یا سرمایه گذاری در جار (Jaaar.com) از روابطی که این سایت با نشریات کشور دارد استفاده کنم ، در این حالت برای من تعداد کاربران جار یا درآمدش مهم نیست و فقط ارتباطش با نشریات اهمیت دارد.
البته نیاز به گفتن نیست که یک استارتاپ می تواند بیش از یکی از این ویژگی ها را داشته باشد .
حالا بنظر شما و خوانندگان کدام یک از پروژه های آواتک یا کلا استارتاپ های فعلی کشور یکی از این ۴ حالت را دارند؟ کدام یک تکنولوژی خاصی دارند؟ کدام یک کارابران زیادی دارند؟ کدام یک سوددهی و درآمد بالایی دارند؟ کدام یک روابط خاصی دارند؟
سلام و درود برجناب یاوری عزیز و بسیار ،بسیار ممنونم بابت تحلیل ارایه شده ، من با برخی نظرات موافق و با برخی مخالف هستم، ولی اجازه بدهید پاسخ سئوالات شما را ۱۵ اردیبهشت ، بعد از انجام فرآیند جذب سرمایه گذارتوسط این تیم ها اعلام کنم. ولی بسیار ممنونم بابت وقتی که گذاشتید.
من شخصا ۲ ماهی هست که تخصصی بر روی فرآیند ارزشگذاری استارتاپ ها در حال مطالعه و تحقیق هستم ، دلیلش هم بیشتر برای استارتاپ خودمان ،میلوژی است، من هم باید در همین روزها ، برای چند سرمایه گذار ارایه داشته باشم.لذا در این بحث بطور جدی تحقیق کرده ام و به یک مدل نسبتا مناسب دست یافتم که نظرات شما عزیزان در به تکامل رسیدن این مدل بسیار موثر است.
با این حال ممنون ، انشاالله ۱۵ اردیبهشت نظرات خودم را اعلام می نمایم.
دروود بر شما.
سلام و ممنون از مطلب خوبتون…
من هم در گروه سرمایه گذار بودم و هم بعنوان کارآفرین در استارت آپ. واقعیت اینه که به نظرم هنوز سرمایه گذاری در این حوزه به بلوغ نرسیده. واقعیتش اینه که هم کارآفرین ها و هم سرمایه گذاران انتظارات غیر واقعی را دنبال میکنند. البته این عدم بلوغ طبیعی است . خیلی بیشتر باید کار کرد تا کل جامعه استارت آپی به بلوغ برسند و هنوز راه زیادی پیش رو هست.
در مورد سوالی که پرسیدی:
آیا سرمایه گذار در تصمیم گیری ها دخیل می گردد؟ میزان رای آنها چقدر خواهد بود؟
به نظرم اگر کلا ورود سرمایه گذار باعث رشد یک استارت آپ بشه، میتوان آنرا در تصمیم گیری ها دخیل کرد. همه چیز بستگی به شخص سرمایه گذار و نوع سرمایه گذاری دارد. در یک کلام اگر اسمارت مانی باشه حله.
اگر در خصوص سرمایه گذاری به مدلی دست یافتید لطفا به اشتراک بگذارید.
راستی اگر از سرنوشت استارت آپ های آواتک خبر دارید. اطلاع رسانی کنید…….. ۱۵ اردیبهشت هم آمد و …..
درود و ممنون از نظر شما ،
هنوز گزارش رسمی پیرامون این موضوع منتشر نشده است
این لینک رو ببینید ، مربوط به وبلاگ آقای ملایری است ( آواتک)
http://blog.malayeri.me/1394/02/fundraising-transparency.html#comments
سلام.
آیا فرآیند جذب سرمایه گذار توسط تیم ها نهایی شده؟ خبرش رو نمیذارین؟
مرسی
هنوز گزارش رسمی پیرامون این موضوع منتشر نشده است
این لینک رو ببینید ، مربوط به وبلاگ آقای ملایری است ( آواتک)
http://blog.malayeri.me/1394/02/fundraising-transparency.html#comments
با سلام و احترام
ممنون از بابت ارائه گزارش .میتونم خواهش کنم در ارتباط با مهمترین عاملهای ارزش گذاری یک استارتاپ از نظر خودتون هم به ما ایده بدهید.
به زودی در این مورد مطلبی را منتشر خواهم کرد
سلام . دکتر جون از سرمایه گذار برای این استارت اپ ها خبری نشد؟
برخی اخبار محرمانه است…اطلاعات پراکنده و ضد و نقیضی منتشر شده ولی هیچ گزارش رسمی منتشر نشده.البته این اطلاعات معمولا محرمانه است.
سلام مهندس
ممنون از اطلاعات مفیدتون
در زمینه ارزش گذاری هم فایل های مفیدی دارین برا مطالعه؟
درود این دوره من شاید بتونه به شما در این زمینه کمک کنه !
موفق و پیروز باشید
https://faranesh.com/business/15720-startup-valuation
سلام تبریک سایت خیلی خوبی دارید.
واقعا مطالب مفید و گزارشتون عالی هس! ایول
خوشحال میشم اگه به سایت ما سر بزنید و نظرتونو بگید. یه استارتاپ در زمینه فروش قطعات صنعتی
http://Www.sanatbazar.com
ممنون از اطلاعات مفیدتون
با تشکر